• صفحه اول / رخدادها / مریم رجوی: رژیم ولایت فقیه، دشمن جامعه بشری و شایسته نمایندگی مردم ایران نزد ملل متحد نیست
مرداد-۲۲ ۱۳۹۳

مریم رجوی: رژیم ولایت فقیه، دشمن جامعه بشری و شایسته نمایندگی مردم ایران نزد ملل متحد نیست

Catégories // رخدادها // فعاليت‌ها

مریم رجوی: رژیم ولایت فقیه، دشمن جامعه بشری و شایسته نمایندگی مردم ایران نزد ملل متحد نیست

خانم رئیس! حضار محترم!
از دیدار با شما بسیار خوشوقتم. در مقدمه میثاق جهانی حقوق بشر بر «كرامت ذاتی و حقوق برابر و غیرقابل انتقال همه اعضای خانواده بشری» تأكید شده است. حال با نگاهی به آنچه در جهان امروز می‌گذرد و مشخصاً با نگاهی به وضعیت حقوق بشر در ایران و سراسر خاورمیانه، می‌بینیم كه چه فاصله عظیمی میان شرایط كنونی با مفاد این میثاق وجود دارد. در ایران اعدام‌های روزانه، شاخص جنگ سركوبگرانه استبداد مذهبی علیه مردم ایران است كه بی‌وقفه ادامه دارد. در جنگ غزه حدود دو هزار كودك و زن و مرد بی‌دفاع بر اثر حملات ضد انسانی به قتل رسیده‌اند و در سوریه و عراق كشتارهای گسترده در جریان است.
از این رو باید بپرسیم كه در وانفسایی كه روزمره، فرشته حقوق بشر سربریده می‌شود، سازمان ملل در كجا ایستاده است؟

در فاصله سال‌های ۱۹۹۴ تا ۲۰۰۹، یعنی طی ۱۵ سال، سه قتل عام و نسل‌كُشی در رواندا، سربرنیتسا و سریلانكا رخ داده است. چند سال پس از این وقایع، دبیران كل ملل متحد از این فجایع عذرخواهی كرده‌اند. اما این فجایع هم‌چنان ادامه دارد. فقط در سه سال اخیر، سازمان ملل، هم در قبال تراژدی انسانی در سوریه، هم نسبت به فاجعه عراق و هم در رابطه با قتل‌عام‌های مكرر در اشرف و لیبرتی، در انجام وظایف خود، به‌طرز فاحشی كوتاهی كرده است.
شمار مردمی كه بشار اسد و خامنه‌ای در سوریه به قتل رسانده‌اند، حدود ۲۰۰ هزار نفر یعنی ۲۵ برابر قربانیان سربرنیستاست. در عراق دولت دست‌نشانده آخوندها در این هشت سال تحت فرماندهی نیروی قدس با حمام خون و حذف سیستماتیك اهل تسنن و نسل‌كُشی آن‌ها بر سر كار مانده بود و با انقلاب گسترده عشایر و مردم عراق كه خواستار یك نظام دموكراتیك غیرفرقه‌گرا هستند از طریق كشتار و بمباران مقابله كرده است.
از سوی دیگر شرایطی كه رژیم ملاها و دولت دست‌نشانده آن‌ها ایجاد كرده‌اند.

به یك جریان افراطی و تروریستی قدرت و فرصت داده تا انقلاب مردم عراق را به بیراهه ببرد و به كشتار بی‌گناهان و اقلیت‌ها و تعرض و هتك حرمت زنان بپردازد و با تعدی و كوچ اجباری جامعه مسیحیان و ایزدیان عراق را در هم بكوبد، فجایعی كه وجدان هر انسان شریف را جریحه‌دار می‌كند. و انزجار آن‌هایی را كه به اسلام راستین اعتقاد دارند، برمی‌انگیزد.
اما شگفت اینجاست كه سازمان ملل، حمایت از دولت عراق و تلاش برای تثبیت قدرت آن را، به‌عنوان مندیت رسمی خود دنبال می‌كرد. سازمان ملل هم‌چنین قصور آشكاری در قبال پرونده اشرف و لیبرتی، در كارنامه خود دارد. زیرا از انجام وظایف خود در جلوگیری از سه بار قتل عام مجاهدان اشرف اهمال كرد. در تحمیل جابجایی اجباری به اشرفی‌ها با دولت عراق همكاری كرد. در برابر زندان‌سازی كمپ لیبرتی و محدودیت‌های بیرحمانه پزشكی و غذایی نسبت به ساكنان آن، توسط دولت عراق سكوت كرد و از تحقیق درباره قتل عام ۵۲عضو مجاهدین توسط دولت عراق در ۱۰شهریور ۹۲خودداری كرد.
در نتیجه این سكوت و بی عملی، آرمان ملل متحد است كه ذبح می‌شود. برای پایان دادن به این وضعیت، نباید به این رژیم اجازه داد كه از عضویت در ملل متحد، برای آرایش چهره نامشروع خود سود ببرد.

قتل عام سی هزار زندانی سیاسی در ایران

دوستان عزیز!
حالا می‌خواهم به واقعه دردناكی بپردازم كه ملل متحد و شورای امنیت نه هنگام وقوع آن، نه سال‌ها و دهه‌ها پس از آن، هیچ‌گاه واكنشی در مقابل آن نداشته‌اند. این واقعه، قتل عام سی هزار زندانی سیاسی در ایران، در سال ۶۷ است. بزرگ‌ترین كشتار جمعی زندانیان سیاسی در جهان امروز.
پرونده قتل عام زندانیان سیاسی در واقع، شناسنامه رژیم ولایت فقیه به‌عنوان یك سیستم تماماً جنایتكار است. همه باندهای حكومت آخوندی، در ۲۶ سال گذشته از آن حمایت كرده‌اند. همین حالا، در دولت آخوند روحانی، وزیر دادگستری، آخوند پورمحمدی یكی از اعضای هیأت مرگ است كه احكام اعدام قتل عام‌شدگان را صادر كرده است.
با این وجود، كمیسیون حقوق بشر سابق در حالی‌كه به شواهد و مدارك لازم در این باره دست یافته بود، از بازخواست رژیم ایران شانه خالی كرد و نهاد جایگزین آن یعنی شورای حقوق بشر نیزتا به‌حال كمترین واكنشی نداشته است.
در سالگرد این واقعه، می‌خواهم به همه آن قهرمانان سربه‌دار، درود بفرستم؛ مادرانی مانند سادات حسینی از جهرم، پدرانی مانند امیرهوشنگ هادیخانلو از ارومیه، زندانیان سیاسی رژیم شاه مانند اشرف احمدی، كاندیداهای انتخاباتی مجاهدین، زهره عین‌الیقین، فاطمه زارعی و شهباز شهبازی، پرسنل نظامی، سرهنگ میرفخرایی و سرگرد خلیل مینایی، پزشكان متخصص، هم‌چون دكتر طبیبی نژاد و دكتر فیروز صارمی، موسیقیدانانی مانند ابوالقاسم محمدی ارژنگی و قهرمانان ورزشی فروزان عبدی و مهشید رزاقی و پیشتازان سربلندی هم‌چون جعفر هاشمی، حسن فارسی، اسدالله بنی‌هاشمی، مسعود مقبلی، محمدرضا نعیم، نصرالله بخشایی، محمود میمنت، مصطفی بهزاد، فریبا دشتی، مهدی قرایی و معصومه، حسین و مصطفی میرزایی از خانواده میرزایی.
هم‌چنین می‌خواهم از زن دلیری یاد كنم كه سمبل آن قتل عام‌شدگان مظلوم است. از منیره رجوی. منیره عضو عفو بین‌الملل و هنگام اعدام ۳۸ ساله بود. همراه با فرزندان ۳ و ۵ ساله‌اش كه با او زندانی بودند. منیره ابتدا به سه سال زندان محكوم شد. اما پس از گذشت دوره محكومیتش، او را در زندان نگهداشتند و سرانجام در سال ۶۷ او را به دار آویختند. جرم او فقط این بود كه خواهر مسعود رجوی رهبر مقاومت است.
در ابتدا گفتم كه این پرونده، شناسنامه رژیم ملایان است. حالا باید بگویم كه این پرونده، در عین حال شناسنامه مقاومت مردم ایران هم هست. مردمی كه به مقاومت به هر قیمت دست زده‌اند، سرانجام آزادی را به دست خواهند آورد. در عین حال این پرونده، فصلی از كارنامه غیرقابل توجیه سازمان ملل است. اگر سكوت ۲۶ ساله این سازمان در قبال قتل عام زندانیان سیاسی نبود، آخوندها نمی‌توانستند به جنایت‌های بزرگی هم‌چون قتل عام اشرف دست بزنند.
ما ملل متحد را به ایستادگی در برابر این جنایات علیه بشریت فرا می‌خوانیم و در این راستا، خواستار ارجاع پرونده قتل عام زندانیان سیاسی در سال ۶۷ به شورای امنیت ملل متحد و محاكمه و مجازات مسئولان آن هستیم. 

اعدام‌های بی وقفه، واكنش ملاها به خطری كه موجودیتشان را تهدید می كند

حضار محترم!
از هنگامی كه آخوند روحانی كار خود را به‌عنوان رئیس جمهور ولایت فقیه شروع كرده، درست یكسال می‌گذرد. می‌دانیم كه مهم‌ترین وعده او اعتدال بود. حال وقتی كه می‌بینیم آخوندها درست در دوران اعتدالشان بیشتر از هر سال دیگر حلق‌آویز و شكنجه كرده و دهانها را بسته و قلم‌ها را شكسته‌اند، حقیقت مهمی بارز می‌شود و آن فاز پایانی این رژیم است.
این همه اعدام و دستگیری، واكنش ملاها به خطری است كه موجودیتشان را تهدید می‌كند. در تمام روزهای این یكسال زندگی مردم ما با چوبه‌های دار، درهم‌كوبیده شده است. این داستان اعدام‌های بی‌وقفه در یك سال است كه آمار آن هرگز نمی‌تواند فاجعه ناشی از آن را بیان كند. در اغلب روزها دو نفر و در برخی روزها سه نفر اعدام شده‌اند. هفته گذشته، در ۶روز ۳۶ نفر در شهرهای مختلف ایران اعدام شدند. دو نفر از آن‌ها یك مادر و فرزند بودند كه با هم در زاهدان حلق‌آویز شدند.
همزمان، هزاران نفر دیگر در زندا‌ن‌های سراسر كشور، زیر حكم اعدام قرار دارند. فشارها علیه اقلیت‌های دینی و قومی تشدید شده است. دهها روزنامه‌نگار و وب‌نگار دستگیر شده‌اند. شمار زیادی زندانی سیاسی از جمله غلامرضا خسروی اعدام شده‌اند. هم‌چنین حملات شقاوت‌بار به اپوزیسیون سازمانیافته كه در ۱۰شهریور سال گذشته به قتل عام ۵۲ نفر از مجاهدان ساكن اشرف و گروگان‌ گرفتن هفت تن دیگر منجر شد.
بله، حقیقت این است كه امید بستن به درون فاشیسم دینی، سراب است. هر كس از درون این رژیم بیاید لاجرم از روح شیطانی این رژیم یعنی سركوب و كشتار دفاع می‌كند. بر این اساس به جامعه جهانی می‌گوییم كه:
با نقض حقوق بشر توسط این رژیم مماشات نكنید.
در مذاكرات اتمی مسأله حقوق بشر را مسكوت نگذارید.
و بیش از این در ارجاع پرونده حقوق بشر ایران به شورای امنیت اهمال نكنید.
راستی مگر این رژیم، به نسبت جمعیت ایران بیشتر از هر حكومت دیگری در جهان اعدام نمی‌كند؟ مگر به گزارش گزارشگر سازمان ملل ۶۰ درصد زندانیان زن و ۲۳ درصد زندانیان مرد در زندان‌های این رژیم مورد تعدی قرار نگرفته‌اند؟
رژیمی كه این‌چنین كمر به نابودی و سلب آزادی شهروندان خود بسته، شایستگی نمایندگی آن‌ها را روی كرسی ایران در ملل متحد ندارد. زیرا در جهان امروز، بزرگترین دشمن حقوق بشر، رژیم ایران است. رژیمی كه نه تنها ایران، بلكه سراسر خاورمیانه را هر روز از خون مردم بی‌دفاع رنگین می‌كند. رسالت ملل متحد روزی معنا پیدا می‌كند كه دشمن بشریت یعنی رژیم ولایت فقیه را نفی كند. در این صورت است كه آرمان حقوق بشر، حقیقتاً پیشاروی ملل متحد قرار می‌گیرد.

شكست استراتژیك و جبران‌ناپذیر آخوندها در عراق

دوستان عزیز!
آخوندهای حاكم بر ایران، از سال‌ها پیش سركوب و نقض حقوق بشر را از ایران به سایر كشورهای منطقه، به‌ویژه عراق و سوریه گسترش داده‌اند. در روزهای اخیر نخست وزیر منفوری كه در ۸ سال گذشته، به نیابت از رژیم ایران به كشتار و جنایت در عراق مشغول بود و از جمله به سه قتل عام علیه اعضای مقاومت ایران دست زد، بركنار شده است. این یك شكست استراتژیك جبران‌ناپذیر، برای آخوندها و بر بادرفتن سرمایه‌گذاری ۸ ساله آن‌هاست. امیدواریم كه به همت مردم و آزادیخواهان عراق، این تحول به خلع ید كامل از رژیم ایران، در صحنه عراق، بینجامد.
واقعیت این است كه در وضعیت كنونی عراق، مخاطرات هم‌چنان متوجه كمپ لیبرتی است. تأكید می‌كنم كه دولت آمریكا و ملل متحد، بنا به قول‌های مكرر مكتوب خود و مطابق قوانین بین‌المللی، نسبت به حفاظت اعضای مجاهدین در لیبرتی مسئولیت دارند. تا زمانی كه آخرین نفر آن‌ها از عراق به اروپا و آمریكا منتقل شوند، دولت آمریكا باید حكومت عراق را از هر گونه تعرض، به مجاهدان لیبرتی باز دارد و آن را وادار كند كه هفت گروگان اشرفی را آزاد كند. باید امنیت لیبرتی را تضمین كند و باید به محاصره ضدانسانی پایان دهد. هم چنین سازمان ملل باید به ویژه در شرایط كنونی عراق، ناظران ملل متحد و یك واحد كلاه آبی را در لیبرتی مستقر كند.

حضار محترم!
سخنانم را با درود به پروفسور كاظم رجوی شهید بزرگ حقوق بشر ایران به پایان می‌برم. او توسط مأموران اعزامی رژیم ولایت فقیه در همین شهر، در ژنو، به شهادت رسید. كاظم رجوی و دیگر قهرمانانی كه به توصیف او حقوق بشر را با خون خود نوشته‌اند، سمبل‌های مقاومتی هستند كه برای ظهور جهانی به‌پاخاسته‌اند كه به‌قول میثاق جهانی حقوق بشر «بالاترین آمال بشر است.»…. «دنیایی که در آن افراد بشر در بیان و عقیده، آزاد و از ترس و فقر فارغ باشند».
از همه شما متشكرم.

ما را دنبال کنید

مریم رجوی

maryam rajavi

رئيس جمهور منتخب شورای ملی مقاومت ایران برای دوران انتقال حاكميت به مردم ايران

[ادامه]