مهر-۲۷ ۱۳۹۰

سخنرانی در کنفرانس بین‌المللی بروکسل

Catégories // رخدادها // فعاليت‌ها

سخنرانی در کنفرانس بین‌المللی بروکسل

فراخوان به آمریکا ـ اتحادیه اروپا و ملل متحد ـ اقدام فوری برای حفاظت از ساکنان اشرف ـ سیاست قاطع در برابر تروریسم رژیم آخوندی

خانم‌ها، آقایان،
حضار محترم!
خوشحالم که جلسهیی با حضور منتخبان و شخصیت‌های محترمی از اروپا و آمریکا تشکیل شده است. جلسهیی برای بررسی دو مسأله بسیار مهم، یکی دیکتاتوری آخوندها و تروریسم دولتی این رژیم و دیگری خطر یک فاجعه انسانی برای ساکنان اشرف.
من به پایتخت اتحادیه اروپا آمدهام تا به دولت‌های اروپا و به ایالات متحده بگویم ادامه سیاست کنار آمدن با رژیم آخوندها فقط فاجعه میآفریند. سکوت و انفعال در مقابل فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران کافی است. و چرا در قبال یک قتل عام دیگر که با ضربالاجل دولت عراق برای بستن اشرف تدارک دیده شده، دست روی دست گذاشته‌اید؟
من آمدهام به دولت‌های غرب هشدار بدهم که اگر امروز جلوی سرپیچی دولت عراق از قوانین بین الملی و قصد آن برای نابودی ساکنان اشرف را نگیرید، فردا خیلی دیر است. آمدهام بگویم نگذارید تحسینهایی که به‌خاطر نجات اهالی بنغازی نثارتان شد، حالا به‌خاطر پرونده اشرف به لکه ننگ ابدی در تاریخ‌تان تبدیل شود.

دوستان عزیز!
برملا شدن طرح رژیم ولایت فقیه برای انجام یک انفجار و کشتار بزرگ در واشنگتن حقیقت مهمی را تأیید می‌کند که بارها از سوی مقاومت ایران اعلام شده است؛ یعنی این حقیقت که دیکتاتوری تروریستی حاکم بر ایران نه فقط دشمن مردم ایران، بلکه تهدید اصلی صلح و امنیت جهان است.
اکنون اختاپوس تروریسم ولایت فقیه، دست خود را تا واشنگتن دراز کرده است. از این واقعه مهم، ایالات متحده باید درس بگیرد:
درس اول، عبرت گرفتن از خطای بزرگی است که با انحراف از مبارزه ضدتروریستی مرتکب شده اید. به جای رژیمی که بانکدار مرکزی تروریسم است، اپوزیسیون آن‌‌را هدف قرار دادهاید. در نتیجه راه رشد تروریست‌های واقعی را باز کردید. حالا چشم باز کنید تا ببینید هدیه بزرگی که با لیست‌گذاری مجاهدین به آخوندها اعطا کردید، چه به‌بارآورده است و ببینید که بزرگ‌ترین امتیازتان به خامنه‌ای، یعنی واگذاری حفاظت اشرف به دولت دست‌نشانده رژیم در عراق، تا کجا طمع آخوندها را برانگیخته است.
اگر ایالات متحده جمع‌بندی صحیحی از این تحول داشته باشد، باید از مردم ایران به خاطر این لیست گذاری که مشارکت در سرکوب است، عذرخواهی کند.

بله، به خاطر این خطا که راه تغییر در ایران را بستید و راه کشتار در اشرف را باز کردید، از مردم ایران عذر بخواهید و هر چه سریعتر آن‌‌را تصحیح و جبران کنید. این همان خواسته نمایندگان و سیاست‌مداران برجسته و مسئول آمریکایی هم هست که ما آمریکا را به آن‌ها میشناسیم.
درس دوم این است که این رژیم هرگز از تروریسم دست برنمیدارد. رژیم ولایت فقیه به علت نداشتن پایگاه در جامعه ایران، به علت پوسیدگی ذاتی، به علت تعارض اساسی با خواستهای دمکراتیک زنان و جوانان ایران، نقطه اتکایی جز سرکوب بیرحمانه مردم و صدور تروریسم ندارد.
چنان که رهبر مقاومت مسعود رجوی بارها گفته است:«اگر روزی رژیم از صدور ارتجاع و تروریسم به خارج ایران دست بردارد و به داخل مرزهای ایران محدود شود، ولایتفقیه روح خود را از دست میدهد و رژیم آخوندی از درون فرو میریزد».
آخوندها به تروریسم پناه می‌برند تا فرو نریزند. دربه‌در در پی بمب اتمی‌اند تا از سرنگونی فرار کنند، هر روز و هرساعت فرزندان ما را اعدام و حلق‌آویز می‌کنند تا راه قیام‌ها را سد کنند. اما ما به آن‌ها می‌گوییم غیر ممکن است بتوانید از سرنوشت بنعلی و مبارک و قذافی جان به‌در ببرید. این سرنوشت محتوم شماست که از آن گریزی ندارید.
-و اما، سومین درس این است که در برابر یک دیکتاتوری تروریستی مذهبی، در پیش گرفتن تعامل و مماشات، یا از سر بلاهت است یا یک شیادی محض برای توجیه سرخم کردن در برابر این رژیم.

در هر حال، این واقعیت که تروریسم آخوندها خود را به مرکز واشنگتن رسانده است، این واقعیت که موشکهای رژیم، اروپا را در تیررس خود قرار داده و این واقعیت که رژیم ولایت فقیه به بمب اتمی نزدیک شده است، نتیجه مستقیم سیاست تعامل و مماشات است.
شگفتا که آخوندها همه دنیا را از بیروت و قاهره تا کراچی و مانیل و توکیو و از پایتخت‌های اروپا تا بوئنوس‌آیرس را با ترور و خونریزی و گروگان‌گیری درنوردیدند، اما فقط پاداش و مشوق گرفتند. شگفتانگیزتر این‌که در عراق، ایالات متحده حتی به چشم پوشی از جنایت‌های تروریستی این رژیم بسنده نکرد، بلکه دیکتاتوری تروریستی را در حاکمیت عراق شریک کرد.

بنابراین به همان سیاق که وینستون چرچیل گفت، ما هم می‌گوییم: آقایان شما، هم به ننگ کوتاه آمدن در مقابل فاشیسم مذهبی تن دادید و هم سرانجام تروریسم جرار آن‌‌را در قلب واشنگتن در برابر خود یافتید. درتمام این سال‌ها، رژیم آخوندی در خفا در حال تهاجم‌ای تروریستی بوده و هست و در علن در حال فراکنی اتهام تروریسم و انواع شیطان‌سازی علیه مقاومت .

در عراق، همین رژیم، هزاران خلبان، قاضی، وکیل، دانشمند، پزشک، استاد دانشگاه و دیگرعراقیان میهن‌پرست را ترور کرده است، اما همزمان در کارزار دروغ پراکنی ادعا میکرد که مجاهدین کردها و شیعیان عراق را کشتارکردهاند.
همین رژیم بود که اکاذیبی مانند سکت و فرقه یا آموزش زنان انتحاری توسط مجاهدین برای عملیات در کربلا یا طرح مجاهدین برای حمله به منطقه سبز بغداد را به خورد وزارت خارجه آمریکا و وزارت خارجههای کشورهای اروپایی داد. تمام اطلاعات و مدارک محرمانه که وزارت خارجه آمریکا برای حفظ نام مجاهدین در لیست جمع‌آوری کرده، یکسره فرافکنی آخوندهاست.

دوستان گرامی!
تردیدی نیست که نیروی تروریستی قدس، به‌خصوص برای عملیات گسترده خود در واشنگتن، از کسی جز ولی‌فقیه رژیم دستور نمی‌گیرد. دادگاه‌های مختلف در اروپا و آمریکا از جمله دادگاه برلین در سال ۷۶و دادگاه رم در سال ۸۵بر نقش خامنه‌ای در صدور دستور جنایتهای تروریستی تأکید کرده‌اند.
در واقع تمام قدرت، یکسره در دست خامنه‌ای متمرکز است. چند روز پیش حتی اعلام کرد که قصد دارد انتخابات فرمایشی ریاست جمهوری را هم حذف کند و انتخاب یک رئیس قوه مجریه را به مجلس دستنشانده خود بسپارد. هم در شکنجه و اعدام در داخل ایران و هم در حملات تروریستی در خارج ایران، تصمیم‌ گیرنده اصلی، شخص خامنهای است. از این رو باید به جرم جنایت علیه بشریت در یک دادگاه بینالمللی محاکمه شود.
اما راستی چرا سردمدار آخوندها آشکارا به جنگ با جامعه جهانی و معاهدات بینالمللی رو آورده است؟
زیرا می‌خواهد راهی برای فرار از بحران‌های مرگباری پیدا کند که کل رژیم را محاصره کرده است. از یک طرف مردم ایران در دو سال گذشته بارها برای سرنگونی رژیم قیام کردهاند. قیامهایی که شرائط از سرگیری آن‌ها همچنان باقی است و هیچ یک از عوامل و زمینههای آن از میان نرفته است، از طرف دیگر، پس از گسترس قیام‌های آزادی‌خواهانه در خاورمیانه و به ویژه قیام مردم سوریه ، خامنهای رژیمش را در محاصره آتش میبیند.

جمع‌بندی خامنهای از سقوط قذافی و روند سرنگونی حکومت سوریه، رو آوردن به فاز بالاتری از افراطی‌گری است.استراتژی او از چند محور تشکیل شده است:
۱. حمله به اشرف توسط دستنشاندگان عراقی رژیم و سپاه قدس،
۲. بالا بردن شمار اعدام‌ها به طوری که در ماه گذشته هر ۷ساعت یک نفر را به‌دار آویختهاند،
۳. تشدید فعالیت‌ها برای رسیدن به بمب اتمی،
۴. گسترش تروریسم در جهان غرب، یا چنان که سخنگویان ولایت فقیه گفتهاند: « یک جهاد بینالمللی».
بنابراین خامنه‌ای می‌خواست با یک عمل تروریستی بزرگ در قلب واشنگتن، کل قضایای خاورمیانه را به نفع خود بچرخاند. اما شکست خورد و به‌دام افتاد.
تازه، این هنوز آغاز کار است. این مخصمهیی است که رژیم ولایت فقیه، به‌خاطر ضعف ماهوی و طینت فوق ‌ارتجاعی خود در آن افتاده است و محال است که از آن بیرون بیاید. اکنون خامنه‌ای دو راه در پیش دارد: یا کوتاه بیاید یا باز هم از سر اضطرار در مسیر تروریزم و ماجراجویی پیش برود. اما از این راه برود یا از آن‌‌راه، درهرحال، فرجامش سرنگونی به دست مردم و مقاومت ایران است.
در چنین وضعیتی، این موضوع اهمیت بسیار دارد که ایالات متحده و اروپا اشتباهات سه دهه گذشته در برابر تروریسم رژیم آخوندی را تکرار نکنند. هشدار می‌دهم که به اراده شوم این رژیم برای به‌دست آوردن بمب اتمی تسلیم نشوید و یک بار بدون ابهام به این واقعیت اذعان کنید که آخوندها دیوانه وار در حال ساختن سلاح اتمی هستند.
هشدار می‌دهم که مانند ماجرای خوبر در مورد طرح تروریستی رژیم در واشنگتن اغماض نکنید!
هشدار که مثل آنچه تاکنون در عراق کردهاید، به گلایه و شکایت بسنده نکنید و هشدار که ابعاد واقعی طرح تروریستی رژیم را پنهان نکنید. تلاش نکنید که تمامیت رژیم به ویژه خامنه‌ای را درببرید و مبادا برای مهار انزجار و خشم عمومی، همه چیز را در ظاهرسازی و اقدام‌های نمایشی خلاصه کنید.

شاخص‌های واقعی در برابر شماست:
تعهدات بین المللی خود در مورد حفاظت اشرف را اجرا کنید،
پرونده تروریسم و نقض حقوق‌بشر توسط این رژیم را به شورای امنیت ببرید.
با تحریم کامل نفتی، سوخت رسانی به ماشین سرکوب و تروریسم را متوقف کنید
مقاومت مردم ایران برای سرنگونی فاشیسم مذهبی را به رسمیت بشناسید.
زمان آن است که مقاومتی را که قربانی کنار آمدن دولت‌های غرب با این رژیم است، از لیست تروریستی خارج سازید. در عوض کسانی را که صریحاً توطئه تروریستی رژیم را انکار یا توجیه می‌کنند، و به ماشین تروریسم رژیم کمک می‌کنند، در لیست تروریست‌ها بگذارید. آن‌ها سخنگویان و نمایندگان سیاسی سپاه قدس در اروپا و آمریکا هستند که با پوششهای گوناگون در حال دفاع از رژیم ملاها هستند. آن‌ها را همین حالا باید در لیست تروریستی بگذارید.

حضار محترم!
امروز بیش از ۲۰ماه است که ساکنان اشرف در یک محاصره ضدانسانی توسط سپاه قدس و دولت عراق قراردارند. در حمله ۱۹فروردین، ۳۶تن از ساکنان بی‌دفاع و بی‌گناه اشرف بر اثر حمله دولت عراق و به دستور رژیم آخوندها به قتل رسیدند.
در ماه‌های اخیر ۵تن از بیماران بر اثر کارشکنی در درمانشان جان باخته‌اند. و شکنجه روانی با ۳۰۰بلندگو بی‌وقفه ادامه دارد. همزمان، سپاه تروریستی قدس با حمایت دولت عراق، دکل‌های جاسوسی و پخش پارازیت در کنار اشرف نصب کرده است که زمینهساز حمله بعدی است.
در همین‌حال، مقاومت ایران به اسناد و اطلاعاتی از درون رژیم دست یافته که نشان می‌دهد بر اساس دستور خامنه‌ای، دولت عراق به‌بهانه ضربالاجل بستن اشرف، در تدارک انجام حمله و اشغال بخش‌های دیگری از اشرف است. بر این اساس، دولت عراق در تلاش نهادهای ملل متحد برای حل مسأله اشرف، کارشکنی میکند. ازجمله، فشارهایی را اعمال می‌کند تا کار کمیساریای پناهندگان ملل متحد برای تعیین استاتوی ساکنان اشرف را مختل کند. هم‌چنان که قبل از آن، طرح آقای استیونسون و پارلمان اروپا را مختل و متوقف کرد.
بنابراین، ما امروز در این‌جا جمع شدهایم تا از دولتهای اتحادیه اروپا و ایالات متحده بپرسیم: چرا در برابر ضربالاجل دولت عراق برای بستن اشرف که هدف آن آشکارا پاکسازی ساکنان اشرف است، سکوت کرده‌اند؟ و به آن‌ها می‌گوییم نباید در برابر این نقشه شوم برای ساکنان اشرف که تحت عنوان ضربالاجل صورت میگیرد، دست روی دست بگذارند.

روابط گسترده سیاسی، امنیتی، و اقتصادی با عراق، دولتهای غرب را قادر می‌سازد که عراق را به پیروی از قوانین بین‌المللی وادارکنند. وانگهی، پس از موضع‌گیری کمیساریای پناهندگان ملل متحد که ساکنان اشرف را به عنوان پناهجویان برخوردار از حفاظت بنیادین اعلام کرد و پس از ابتکار بارونس اشتون نماینده عالی سیاست خارجی اتحادیه اروپا که سفیر دورویت را به عنوان نماینده شخص خود در قبال موضوع اشرف منصوب نمود، اکنون باید آمریکا و دولت‌های اتحادیه اروپا از مأموریت نماینده ویژه حمایت کنند؛ به‌طوری که نماینده ویژه بتواند به عراق سفر کند، از اشرف بازدید به عمل آورد، از آنجا گزارش مستقیم تهیه کند و مجموعه اقدام‌های ضروری برای حفاظت ساکنان اشرف را انجام دهد. و اجازه ندهند که به این تلاش‌ها و دستاوردها لطمه وارد شود. و زمان آن است که دبیرکل ملل متحد و کمیسر عالی حقوق‌بشر، هر چه زودتر برای استقرار ناظران ملل متحد در اشرف اقدام کنند. و این ضربالاجل سرکوب‌گرانه را لغو کنند.
و سرانجام زمان آن است که دولت‌های غرب درکنار مقاومتی قرار گیرند که خواست‌های مردم ایران یعنی آزادی، دمکراسی، جدایی دین و دولت، برابری زن و مرد و یک ایران غیر اتمی را نمایندگی میکند.
از همه شما متشکرم

ما را دنبال کنید

مریم رجوی

maryam rajavi

رئيس جمهور منتخب شورای ملی مقاومت ایران برای دوران انتقال حاكميت به مردم ايران

[ادامه]