• صفحه اول / آخرین خبرها / سخنرانی مریم رجوی در كنفرانس «چهار دهه جنایت علیه بشریت و مصونیت از مجازات» در سی و پنجمین سالگرد قتل‌عام ۶۷
مرداد-۳۰ ۱۴۰۲

سخنرانی مریم رجوی در كنفرانس «چهار دهه جنایت علیه بشریت و مصونیت از مجازات» در سی و پنجمین سالگرد قتل‌عام ۶۷

Catégories // آخرین خبرها // رخدادها // فعاليت‌ها

سخنرانی مریم رجوی در كنفرانس «چهار دهه جنایت علیه بشریت و مصونیت از مجازات» در سی و پنجمین سالگرد قتل‌عام ۶۷

روز دوشنبه ۳۰مرداد ۱۴۰۲، كنفرانس «چهار دهه جنایت علیه بشریت و مصونیت از مجازات» به‌مناسبت سی‌ و ‌پنجمین سالگرد قتل‌عام ۳۰هزار زندانی ‌سیاسی با شرکت شماری از برجسته‌ترين قضات و حقوق‌دانان بین‌المللی درپاریس برگزار شد.

سخنرانان این جلسه عبارت بودند از: پروفسور چیله ابو اسوجی ‌رئیس دادگاه جنایی بین‌المللی لاهه (۲۰۲۱)، پروفسور لیلا نادیا سادات مشاور ویژه دادستان دادگاه جنایی بین‌المللی لاهه در خصوص جنایت علیه بشریت (۲۰۲۳-۲۰۱۲)،‌ پروفسور وولفگانگ شومبورگ‌ قاضی دادگاه بین‌المللی کیفری یوگسلاوی سابق و قاضی دادگاه بین‌المللی کیفری رواندا،‌ پروفسور ویلیام شیباس رئیس کمیسیون مستقل تحقیق سازمان ملل در نوار غزه (۲۰۱۵) و رئیس نهاد بین‌المللی محققان نسل‌کشی (۲۰۱۱)، پروفسور ویلناس واداپالاس قاضی دادگاه عمومی اتحادیه اروپا (۲۰۱۳)، پروفسور والریو چوکا قاضی دادگاه عمومی اتحادیه اروپا (۲۰۱۰)، اولکساندرا ماتویچوک حقوق‌دان برنده جایزه صلح نوبل (۲۰۲۲)‌، سرجفری نایس دادستان دادگاه کیفری بین‌المللی برای محاکمه میلوسویچ،‌ شیلا پایلان وکیل بین‌المللی حقوق‌بشر و مشاور حقوقی سابق سازمان‌ملل به مدت ۱۵سال،‌ دیوید جونز‌ نماینده مجلس عوام انگلستان وزیر سابق برگزیت و ولز، پروفسور آلخو ویدال کوادراس رئیس کمیته بین‌المللی در جستجوی عدالت و نایب رئیس پارلمان اروپا (۲۰۱۴-۱۹۹۹) و طاهر بومدرا رئیس کمیته دادخواهی برای قربانیان قتل‌عام ۶۷ و‌ رئیس دفتر حقوق‌بشر سازمان ملل در عراق (۲۰۱۲).

در آغاز اجلاس، مریم رجوی به میهمانان خوشامد گفت و طی سخنانی به مناسبت سی و پنجمین سالگرد قتل‌عام زندانیان سیاسی در سال ۶۷ گفت: زمان پایان‌ دادن به ‌مصونیت سران رژیم از تعقیب و مجازات به‌خاطر نسل‌کشی فرا رسيده است.

متن این سخنرانی را در زیر می‌خوانید:

درود می‌فرستم به شما صاحب‌نظران، حقوقدانان، متخصصان،
و یاران مقاومت که در سالگرد قتل‌عام ۳۰هزار زندانی مجاهد و مبارز، در این کنفرانس حضور یافته‌اید.
۳۵سال پیش، در همین روزها، جلادان تحت فرمان خمینی، که رئیس جمهور کنونی رژیم، آخوند رئیسی یکی از فعال‌ترین آن‌ها بود، به کشتار زندانیان مجاهد دست زدند و در ادامه به کشتار زندانیان مارکسیست و سایر مبارزان رو آوردند. اما گذشت ۳۵سال از آن جنایت عظیم و مخفی‌ کردن یا انهدام مزارهای قتل‌عام‌شدگان نتوانست آن قهرمانان را به فراموشی بسپارد.

بدون شک اين بزرگترين قتل‌عام‌ زندانيان سياسی بعد از جنگ جهانی دوم است که مسئولان آن مجازات ناشده باقی مانده‌اند.
هر یک از آن سربه‌داران نمونه انسان‌های فداکار، وارسته و محبوب در شهرهای خود بوده‌اند. هریک به‌طور متوسط، ۵ تا ۷سال در زندان‌های سیاسی خمینی زیر شکنجه‌های وحشتناک، مقاومت کرده‌ بودند. هر یک از آن‌ها آرمانی را پیش روی خود داشتند؛ برای ساختن یک جامعه آزاد، برابر و پیشرفته؛ یک جامعه رها شده از جهل و ستم و اجبار و بی‌عدالتی.

مجاهدان «سرموضع»، پرچم شرف و آزادی

وقتی از آن‌ها خواسته شد میان دست‌برداشتن از آرمان مجاهدین و طناب دار یکی را انتخاب کنند، آن‌ها یک به‌یک آگاهانه، هوشیارانه و با سربلندی، دومی را برگزیدند. یعنی آرمانشان را.
سپس در راهروهای اعدام، بنا به ‌اعتراف دژخیمان، با فریاد مرگ بر خمینی، سلام بر آزادی و درود بر مسعود به‌سوی سرنوشت رفتند.
این صحنه‌های تکان‌دهنده در سالن‌های پر از حلقه‌های دار پایان نپذیرفت. این چرخه کشتار توسط آخوندهای جنایتکار تا همین امروز ادامه دارد. زیرا مقاومت‌ها، شورش‌ها و قیام‌های مردم ایران برای سرنگونی رژیم ادامه داشته و ادامه دارد.

قتل‌عام ۶۷، وجدان مبارزاتی جامعه ایران است و در حافظه تاریخ ایران،‌ همیشه تازه است. مادران و پدران و بازماندگان آن قتل‌عام ‌شدگان هنوز به‌دنبال مزار فرزندانشان هستند. هنوز به آخرین لحظات زندگی فرزندشان فکر می‌کنند، به آخرین وسایلی که از آن‌ها باقی مانده است، به ساعت‌هایی که هنگام قتل‌‌عام‌شان شکسته شده و عقربه‌هایی که ساعت اعدام را ثبت کرده است.
آن‌ها نه می‌بخشند و نه فراموش می‌کنند.
در آن زمان خمینی دستور داد هرکس که بر سر موضع خود در هواداری از آرمان مجاهدین ایستاده باید اعدام شود. نمی‌دانست که از آن پس «سرموضع بودن» کد مقاومت و شرف و آزادی خواهد شد.
به آن قهرمانان و راه سرخی که پیمودند، هزاران درود.

اعدام به‌خاطر آرمان

توصیف حقوقی قتل‌عام ۳۰هزار زندانی سیاسی در حیطه صلاحیت شما حقوقدانان برجسته است.
بنابر همه گزارش‌ها بیش از ۹۰درصد اعدام‌ها از مجاهدین بوده که از ۸سال قبل از قتل‌‌عام، آخوندهای ارشد رژیم می‌گفتند: به فرمان خمینی، آن‌ها هیچ‌گونه احترام جانی و مالی ندارند.
خمينی، مجاهدين را تهديد موجوديت مذهبی و سياسی رژيمش می‌ديد، زيرا تفسير ارتجاعی او از اسلام را رد كردند و ديكتاتوری ولايت‌فقيه را نپذيرفتند. چون معتقد بودند اسلام دين آزادی و برابری‌ است.
خمينی بقای نظام ولايت فقيه را در نابودی صاحبان اين اعتقاد می‌دانست و به همين خاطر در حكم قتل‌عام نوشت: مجاهدين مرتد هستند و هر كس بر سرموضع است، بايد اعدام شود. او می‌خواست اين جريان و اين انديشه را ريشه‌كن كند، به‌نحوی كه منتظری، جانشين وقت خمينی، در اعتراض نوشت: مجاهدین یک سنخ منطق هستند، با کشتن از بین نمی‌روند، بلکه ترویج می‌شوند.

وقتی خمینی رو آوردن گسترده نسل جوان به مجاهدین را دید به شدت احساس خطر کرد و در ۴تیر ۱۳۵۹، در سخنرانی علنی تأکید ‌کرد «دشمن ما نه در آمریکا، نه در شوروی و نه در کردستان است، بلکه در همین‌جا در مقابل چشم‌های ما در همین تهران است».
سرانجام در تابستان ۶۷، خمینی کشتار وسیعی در تهران و بیش از ۱۳۰شهر ایران را شروع کرد.
یکی از مهم‌ترین اسناد در این خصوص، حکم هولناک خود اوست.
دستورالعمل اصلی حکم این است: کسانی که در زندان‌های سراسر کشور بر سر موضع دفاع از مجاهدین پافشاری کرده و می‌کنند، محکوم به اعدام هستند.
بر این اساس هر یک از قتل‌عام‌شدگان نه به‌خاطر اعمال‌شان بلکه به‌خاطر پایبندی به اعتقاد و هدف‌ و آرمانشان، اعدام شدند. برای اعدام هیچ‌ یک از آنان محاکمه‌یی تشکیل نشد. فقط کافی بود هیات مرگ تشخیص دهد که زندانی هنوز بر سرموضع است.
بسیاری هواداران مجاهدین در بیرون زندان‌ها را در همان زمان دستگير و اعدام كردند. ترديدی نيست كه هدف این کشتار، نابودی تمام عیار یک جریان سیاسی و اجتماعی بود.
بر طبق این حکم، خون‌های مجاهدين حرمتی ندارد. شهیدان از داشتن سنگ مزار محروم‌اند و اعدام‌شدگان عمدتا در گورهايی دسته‌جمعی دفن شده‌اند و پدران و مادران و فرزندان و همسران از محل دفن عزيزان‌شان مطلع نيستند.
ده‌ها مورد از اين گورهای دسته‌جمعی شناسايی شده است. اما رژيم در صدد نابودی این گورها از جمله در گورستان  خاوران و ازبين بردن آثار اين جنايت بزرگ است. اين حكم در این چهار دهه ، مبنای هرجنایتی علیه سازمان مجاهدین و سایر مبارزین بوده است.

 

هدف رژیم، نابودی جنبش مقاومت

سال‌ها بعد از قتل‌عام، آخوند رئیسی، رئیس جمهور فعلی رژیم گفت هر کس که منتسب به این سازمان باشد یعنی این آرمان را داشته باشد محکوم به اعدام است. چهار سال پیش مصطفی پورمحمدی عضو هيات مرگ در قتل‌عام ۶۷ و وزير كشور و وزير دادگستری پيشين رژيم گفت: «ما هنوز حساب‌مان را با مجاهدین تصفیه نکرده‌ایم».
از چهار دهه پیش، شعار اصلی رژیم مرگ بر منافقین است. که در هر مراسم رسمی بدون استثنا تکرار می‌شود. منافقین، ‌اصطلاحی است که رژیم در مورد مجاهدین به‌کار می‌برد. هم‌چنین در مناسبات خود با هر دولتی در جهان، مهم‌ترین مرز سرخ را ارتباط با سازمان مجاهدین اعلام کرده است.

راستی آن‌همه حمله، موشک‌باران، محاصره درمانی و کشتار اسیران دست‌بسته در اشرف و لیبرتی در عراق برای چه بود؟ امروز چرا آخوندها اشرف۳ در آلبانی را هدف دسیسه‌های خود قرار داده‌اند؟
اشرف۳ در برگیرنده یک هزار زندانی سیاسی سابق از جمله شاهدان قتل‌عام ۶۷ است. آن‌ها نماد ۴دهه پايداری در مقابل اين رژيم و ايستادگی بر سر موضع آزادی هستند.
حضور هزار زن مبارز كه بنيادگرايی زن‌ستيز آخوندها را در داخل و خارج ايران به چالش كشيده‌اند، الهام‌بخش ده‌ها ميليون زن ايرانی است كه هدف سرکوبگری بی‌وقفه رژيم هستند.
رژيم به دنبال آن است که با شانتاژ و دروغ‌پردازی، حقوق بنیادین مجاهدین در اشرف را سلب و برای نابودی آن‌ها زمینه‌سازی کند. در روز ۳۰خرداد امسال با تهدید و اعمال فشار به دولت آلبانی، باعث یک حمله بدون دلیل به اشرف۳ شد که به شهادت یکی از مجاهدین و مجروح شدن شمار زیادی از آن‌ها منجر شد.

راستی با چه هدفی قضاییه جلادان برای بیش از ۱۰۰تن از مسئولان و اعضای این مقاومت كه سال‌هاست در كشورهای اروپايی از جمله آلبانی پناهنده هستند، کیفرخواست صادر کرده‌ است؟
البته بسیار روشن است که هدف باز هم، پرونده‌سازی برای اعمال فشار و زمينه‌سازی برای ترور آن‌هاست. هدف اصلی همان هدف ۴۰ساله است. نابودی جنبش مقاومت و مقابله با اشرف که نماد سرموضعی‌ها در تاریخ معاصر است.

نوری پیشاپیش صفوف قیام‌کنندگان برای آزادی

امروز، بعد از گذشت ۳۵سال، نظریه‌پردازان رژیم می‌گویند: «ما باید این را بدانیم که مسئله مجاهدین‌خلق مسئله روز ماست» و می‌گویند: «باید کاری کنیم که جوانان نسل امروز به دنبال پیوستن به سازمان نباشند».
خمینی و رژیمش در بستن راه مقاومت و قیام شکست خوردند و نتوانستند اجبار و تیره‌روزی را سرنوشت ابدی مردم ایران کنند. حالا این فرزندان رشید ایران‌اند که به‌قول مسعود «سرنوشت ایران را با قیام در میدان فدا و مجاهدت» می‌نویسند. قتل‌عام‌شدگان ۶۷ که با مارش خونین به‌سوی سالن‌های دار رفتند، نوری پیشاپیش صفوف قیام‌کنندگان برای آزادی هستند.
امروز جنبش دادخواهی، شعله‌های خون آن‌ها را فروزان می‌کند و نسلی را که در امتداد آن شهیدان به‌پاخاسته‌ به‌سوی قیام و سرنگونی هدایت می‌کند.
جنبش دادخواهی جنبشی است که در آن خون‌های سربه‌داران ۶۷، ۱۵۰۰شهید  قیام ۹۸ و ۷۵۰شهید قیام ۱۴۰۱ دائماً در جوش و خروش است و مردم را به ایستادگی و قیام و نبرد برمی‌انگیزد. و جنبشی است تا سرنگونی رژیم آخوندی.
در سطح بین‌المللی، زمان پایان‌دادن به‌مصونیت ۴۰ساله سران رژیم از تعقیب و مجازات به‌خاطر نسل‌کشی و ارتکاب جنایت علیه بشریت است.
خامنه‌ای، رئیسی و اژه‌ای و سایر مسئولان قتل‌عام ۶۷ و آمران کشتار جوانان ایران در خیزش‌های چند سال اخیر به‌ويژه سركردگان سپاه پاسداران باید در یک دادگاه بین‌المللی محاکمه شوند.

ولی‌فقیه رژیم، رئيس جمهور، رئيس قضاييه، رئيس مجلس و سركردگان سپاه و دستگاه‌های امنيتی‌اش همه در جنايت عليه بشريت از سال‌های اول حاکمیت اين رژيم مشاركت داشته‌اند. محاکمه این جنایتکاران، پیا‌م‌آور عدالت و دادخواهی برای جامعه‌بشری است.
مردم ایران نه می‌بخشند؛ نه فراموش می‌کنند و روز حسابرسی را نزدیک و نزدیک‌تر می‌کنند.
روز آزادی مردم ایران،‌ در پرتو مبارزه و ایستادگی نسل‌های فداکار و شجاع ایران، مثل طلوع قطعی خورشید از راه می‌رسد.

از همه شما متشکرم.

ما را دنبال کنید

مریم رجوی

maryam rajavi

رئيس جمهور منتخب شورای ملی مقاومت ایران برای دوران انتقال حاكميت به مردم ايران

[ادامه]