اسفند-۲۳ ۱۳۸۹

المجله: مریم رجوی: موج تغییر در خاورمیانه بر ایران تأثیر می‌گذارد

Catégories // فعاليت‌ها // مصاحبه‌ها

المجله: مریم رجوی: موج تغییر در خاورمیانه بر ایران تأثیر می‌گذارد

المجله ۱۴ مارس ۲۰۱۱

مریم رجوی: «به قیام‌کنندگان درمصر و تونس و دیگر کشورها… از رژیمی که بدترین دشمن اسلام و مسلمین است برحذر باشید»

مریم رجوی رئیس‌جمهور ایران برگزیده مقاومت ایران (در تبعید) خاطرنشان ساخت که رژیم ایران دشمن همه آحاد ملت ایران چه فارس و چه کرد و عرب هست و همگی از نظرسرکوب یکسان هستند. رجوی در یک گفتگوی طولانی با المجله گفت رژیم حاکم بر تهران با تمام قوا تلاش می‌کند شرایط ناشی از موج قیام‌ها وتغییراتی که خاورمیانه و شمال آفریقا شاهدش هست را به‌نفع خودش برای صدور بنیادگرایی و تروریسم با دست بازتر مصادره کند.

رجوی گفت: وقایع سرنگونی دولت ائتلافی در لبنان ( به رهبری سعد الحریری) طرحی بود که به‌دستور خامنه‌ای اجرا شد، و همین رژیم بخشی از فلسطین را از طریق جلوگیری از تحقق صلح عادلانه و دائمی تحت نفوذ خود درآورده، و این وضع منجر به افزایش بنیادگرایی گردیده است. او خاطرنشان ساخت که رژیم ایران اصلی‌ترین خطری است که موجودیت کشورهای منطقه را تهدید می‌کند زیرا که این رژیم نمی‌تواند جز با سرکوب در داخل کشور وصدور تروریسیم به خارج در ایران بر سر قدرت باقی بماند.

المجله: آیا فکر می‌کنید تغییری که به سمت دمکراسی در تونس و مصر رخ داده و در برخی کشورهای عربی رخ میدهد بر واقع در ایران تأثیر خواهد گذاشت و از خواسته‌های رفرم و تغییر حمایت می‌کند؟

بله، موج تغییر در خاورمیانه، به‌مثابه یک شرط خارجی، بر حرکت مردم ایران تأثیر می‌گذارد و انگیزش بیشتری برای قیام و اعتراض ایجاد می‌کند. همانگونه که در ۱۴ فوریه شکل گرفت. روشن است که تغییرات در خاورمیانه به این دلیل توانست بر جامعه ایران اثر بگذارد که اولاً یک نارضایتی انفجاری درون این جامعه و یک مقاومت ریشه دار با خواست سرنگونی رژیم ولایت‌فقیه و برقراری آزادی و دمکراسی در آن وجود دارد، ثانیاً، رژیم حاکم به کلی نامشروع و منفور است و در سطح رهبری کننده خود دچار یک شکاف لاینحل شده است.

المجله: موضع شورای ملی مقاومت ایران در رابطه با خیزش‌های اخیر ایران چیست؟

ـ آن‌چه در ۱۴ و ۲۰ فوریه و اول و هشتم مارس رخ داد، خواست قدرتمند جامعه ایران برای سرنگونی رژیم ولایت ‌فقیه را نشان داد. در این روزها مردم در سراسر ایران با شعارهای مرگ بر خامنه‌ای و مرگ بر اصل ولایت‌فقیه به خیابان‌ها رفتند در حالی‌که قوای سرکوب‌گر با تمام قوا و خشونت و سبعیتی بی‌سابقه در صدد جلوگیری از آن بودند.
تنها در تهران شمار پاسداران و بسیجی‌ها و سایر یگان‌های ضد شورش به ۶۰ هزار نفر میرسید. از جمله ده هزار نفر از یگان ضربت سپاه موسوم به ثارالله و ۳۰۰۰ نفر از یگان ضربت موتوری این سپاه ، همراه با ۱۰۵ دستگاه تانک و نفربر و شماری از مزدوران غیر ایرانی رژیم درصحنه حضور داشتند.
به این ترتیب، بله مردم ما در این قیام‌ها بسیج سیاسی و امنیتی و نظامی و کارزار جنگ روانی خامنه‌ای را نقش برآب کرد. بسیجی که از یک سال پیش با اعدام پی‌درپی زندانیان سیاسی به‌ویژه اعضای سازمان مجاهدین و دیگر تدابیر سرکوبگرانه شروع کرده بود تا به گفته خودش« فتنه» را مهار کند.

این قیام‌ها نشان داد که ملاها در فاز پایانی خود بسر می‌برند.

تازه‌ترین گواه این واقعیت حذف رفسنجانی از ریاست خبرگان است که به دستور خامنه‌ای صورت گرفت. این یک جراحی اجتناب ناپذیر در درون رژیم بود که محصول قیام‌های مردم ایران است. تحولی که ولایت خامنه‌ای را در درون نظامش به کلی بی‌اعتبار می‌کند و سرنگونی تمامیت رژیم را سرعت می‌بخشد.

المجله: آیا همکاری یا هماهنگی بین مقاومت ایران در خارج و آن‌چه شخصیت‌های اصلاح طلب نامیده می‌شوند وجود دارد؟

تا آن‌جایی که به دیکتاتوری دینی حاکم‌ بر ایران بر می‌گردد، دیر زمانی است که هیچ شانس و امکانی برای اصلاح ندارد، هیچ چیزی کمتر از سرنگونی خامنه‌ای و تمامیت رژیمش برای مردم ایران قابل قبول نیست. همه مردم دنیا در تلویزیون‌های خود دیدند که مردم ایران شعار می‌دهند، مرگ بر خامنه‌ای و مرگ بر اصل ولایت‌فقیه. بنابراین اگر کسی بخواهد این رژیم یا قانون اساسی آن یعنی نظام ولایت‌فقیه را حفظ کند، هیچ جایی و مشروعیتی ندارد و ازطرف مردم نیز پذیرفته نخواهد شد. به‌عکس هم‌چنان‌که ما از آغاز، اعلام کردیم از هر قدمی که علیه رژیم ولایت‌فقیه برداشته شود حمایت می‌کنیم و همواره به این سیاست پایبند بودیم.

المجله: یک پس رفت در رابطه با نقش اپوزیسیون در خارج در مقابل بالا گرفتن صدا و جایگاه مخالفین اصلاح طلب در داخل ایران و حتی از داخل خود رژیم مانند موسوی و کروبی ملاحظه می‌کنیم؟
من با شما کاملا موافق هستم که مقاومت در داخل کشور اهمیت بیشتری نسبت به اپوزیسیون در خارج دارد. نگرانی فزاینده رژیم ایران از سازمان مجاهدین خلق ایران هم دقیقا به‌خاطر استقبال عمومی از مجاهدین در داخل کشور و نقش تعیین کننده خط دهنده و شبکه‌های زیر زمینی آن در خیزش عمومی است. رژیم احساس می‌کند آن‌چه از ۲۰۰۹ به این سو در جامعه ایران جریان دارد خط سیاسی و استراتژیک مجاهدین است. جامعه ایران هر چه بیشتر به سمت سرنگونی رژیم با همه باندها و دسته بندی‌های آن و حذف قانون اساسی آن پیش رفته است.

مردم در قیام‌ عاشورا (۲۷ دسامبر۲۰۰۹) تا تسخیر برخی خیابان‌های مرکزی تهران پیش رفتند و قیام‌کنندگان آشکارا قصد براندازی خامنه‌ای و رژیم او را داشتند. نمود مهم دیگر قیام ۱۴ فوریه۲۰۱۱ است که هم‌جنسی با یک باصطلاح حرکت اصلاح‌طلبانه در چارچوب حفظ نظام ندارد.
امروز شاهد این هستیم که تحلیل گران خارجی می‌گویند، مردم ایران اهداف فراتری از آن‌چه اهداف این دوشخصی که نامشان را ذکر کردید مد نظر دارند به‌نحوی که مردم ایران به کمتر از سرنگونی کامل رژیم با مبنانی و قانون اساسی و ارگان‌هایش راضی نمی‌شوند در صورتی‌که این دو نفر تاکید می‌کند که خواستار اجرای قانون اساسی رژیم، همان قانون اساسی که محورش ولایت‌فقیه و دیکتاتوری مذهبی شوم آن می‌باشند، هستند.
سازمان مجاهدین در اکثر قریب به اتفاق دانشگاه‌های کشور، در کارگران در بین زنان و معلمان و دیگر اقشار جامعه ایران شبکه‌های بسیار قدرتمندی دارد که در شکل دادن تظاهرات نقش بسیار مهمی ایفا می‌کنند.
مقاومت هم‌چنین یک شبکه تلویزیونی ۲۴ ساعته دارد که اهرم اصلی تبلیغات و پیام رسانی مقاومت در داخل ایران است.

در این‌جا توجه شما را به برخی از اظهارات سردمداران رژیم جلب می‌کنم:
– مرتضوی دادستان وقت تهران در گزارش به مجلس ملایان تأکید کرد که در قیام‌ها مجاهدین خلق « به صورت سازمان یافته و حساب شده وارد شده بودند». یک عضو کمیته ویژه مجلس در این باره به خبرگزاری جمهوری اسلامی(IRNA) گفت« در این جلسه مشترک دادستان تهران گزارشی از دستگیری منافقینی که به صورت سازمان یافته وارد عمل شده بودند، ارائه کرد»[خبرگزاری جمهوری اسلامی۴ اوت ۲۰۰۹]
– در تظاهرات دولتی، سه روز پس از قیام بزرگ ۲۷ دسامبر، سخنران اصلی تظاهرات، آخوند علم‌الهدی، عضو مجلس خبرگان و امام جمعه پرنفوذ مشهد تصریح کرد:« حرکت انجام شده در روز عاشورا [۲۷ دسامبر] دقیقا محاربه بود، شاید بگویند شرط محاربه مسلح بودن است، توجه داشته باشید که فرمانده حرکت روز عاشورا منافقین بودند و آشوبگران عاشورا همان شعارهایی را سر می‌دادند که منافقین آن‌ها را در روی سایت‌های خود منتشر کرده بودند. …»[ خبرگزاری جمهوری اسلامی ۲۷ دسامبر ۲۰۰۹]

– در ارتباط با قیام ۱۴ فوریه ۲۰۱۱ کمیته ویژه مجلس ملایان گزارشی در روز دوم مارس به مجلس ارائه کرد که در آن بر نقش مجاهدین تأکید شده است. در این گزارش رئیس کمیسیون اصل نود مجلس از «حمایت منافقین» از «راهپیمایی غیرقانونی ۲۵ بهمن» خبر داد [رسانه‌های حکومتی ۲ مارس۲۰۱۱]
همزمان، یک شعبه وزارت اطلاعات با انتشار بیانیه‌یی در ۶ بند مستندات و دلائلی ارائه کرد که موضوع آن «حضور فعال منافقین و تیهمای ترور این فرقه در ماجرای فتنه ۲۵بهمن» است.[ خبرگزاری فارس ۱۹ فوریه ۲۰۱۱]
اعدام اعضای مجاهدین در ماه‌های اخیر در واکنش به نقش مجاهدین در قیام‌ها بود. علی صارمی برجسته ترین زندانی سیاسی ایران درست در سالروز قیام عاشورا اعدام شد.
جنبه فریبنده
المجله: آیا خط دمکراتیک شما بر ضد نظام ولایت‌فقیه که در مسائل سیاسی و دینی حرف اول و آخر را میزند و تدین مردم ایران که مراجع را «مقدس» می‌شمارد، باعث محدود شدن نقش شما در داخل ایران نمی‌شود؟

ـ درست بر عکس، ولایت ‌فقیه تنها در دایره تنگی از حکومت حرف اول و آخر را می‌زند. اما در امور دینی و اعتقادی و فرهنگی جامعه ایران، حتی اکثر مراجع دینی از آن تنفر دارند.
در سال ۱۹۷۹ خمینی با سرقت رهبری انقلاب ضدسلطنتی، آنچه خود آنرا سلطنت مطلقه فقیه توصیف کرد بر قرار نمود. اما این یک دیکتاتوری سیاه دینی با مقاومت بزرگی از سوی مردم که توسط مجاهدین خلق رهبری میشد، مواجه گردید. این مقاومت نقاب فریبکارانه اسلام از چهره این رژیم ضد اسلامی و ضد ایرانی را بر افکند. همه دیدند که رژیمی که مدعی اسلام است، ۱۲۰ هزار اعضا و هوادران مجاهدین که اکثریت قریب به اتفاق آن‌ها جوانان مسلمان بودند را اعدام کرده است تنها در تابستان ۱۹۸۸ حدود ۳۰ هزار زندانی سیاسی را که در حال گذراندن دوران محکومیت خود بودند، در عرض فقط چند ماه قتل‌عام کرد.
رژیمی است که به‌طور سیستماتیک به زندانیان زن و مرد تجاوز می‌کند و سردمداران‌اش آن قدر دروغ می‌گویند که در رقایت‌های انتخابات ۲۰۰۹ مقام‌های رژیم می‌گفتند نظام ما یک امپراطوری دروغ است.

رژیم ولایت‌فقیه در دعاوی اسلامی‌اش نزد جامعه ایران شکست خورده است. در مقابل ولایت‌فقیه، مجاهدین معتقدند حق حاکمیت، بالاترین حقی است که اسلام برای مردم به‌ رسمیت شناخته و به حقوقی که منبعث از آن است، عمیقا احترام می‌گذارد. آزادی انسان، مرزبندی اصلی بین اسلام دموکراتیک با برداشت بنیادگریانه از اسلام است. اسلام انسان را موجودی آگاه و آزاد یعنی صاحب اختیار می‌شناسد. از نظر اسلام، همه انسان‌ها، از هر جنس، نژاد و ملیت برابرند. پایه‌یی‌ترین ارزش، کیفیت انسانی و فعالیت پسندیده برآمده از آن است. قرآن در سوره حُجُرات تصریح می‌کند: هیچ‌یک از تفاوت‌های جنسی و قومی و نژادی را ارزش نمی‌شناسد و آن‌چه ارزش ارزش‌هاست، همانا «تقوی» است.
اسلام، دین محترم شمردن انتخاب آزادانه همه آحاد جامعه انسانی است و انتخاب و رأی همه انسان‌ها عمیقاً مورد احترام اسلام است.
قرآن با تأکید بر« وشاورهم فی‌الامر» مخاطبان را به یک ارزش رهنمون می‌کند.
پیامبر اسلام برغم ارتباط با وحی، تصمیم‌های مهم را بدون مشورت با دیگران انجام نمی‌داد. حتی در مواردی رأی دیگران را بر نظر خود مقدم می‌دانست.

انحصار تمامی قدرت و سرنخ‌های آن در دست یک آخوند و« ذوب شدن در ولایت‌فقیه» ، سابقه‌یی در اسلام حقیقی ندارد و نمی‌تواند داشته باشد. اسلام مدافع آزادی اندیشه و مبلغ بردباری دینی و سیاسی است. در این زمینه رهنمود قرآنی این است که«لاإکراه فی الدین» و «فبشّر عباد الذین یستمعون القول فیتبعون أحسنه»

اضافه بر همه این‌ها نظریه ولایت ‌فقیه مورد قبول علمای شیعه در طول تاریخ نبود و خمینی بود که این نظریه را تاسیس و یا ابداع کرد تا به‌وسیله آن یک رژیم دیکتاتور سلطه گرا بر دوش بندگان خدا را لاپوشانی کند.
قوانینی که ملایان تبعیت مطلق از آن را الزامی می‌دانند. این قوانین هیچ ربطی به اسلام ندارد. ما قوانین شرع آخوندی را از آغاز مردود شمرده‌ایم و نظرگاه‌ها، قوانین و رفتار شنیع ملایان را که به بهانه حفظ اسلام و دفاع از عبادت‌ها و شعائر آن ، حاکمیت خود را به زور به مردم تحمیل می‌کنند، به کلی باطل می‌‌دانیم.

اعتقاد مجاهدین به یک اسلام دمکراتیک و بردبار محبوبیت زیادی برای مجاهدین در میان مردم ایجاد کرده است و برای خنثی کردن همین محبوبیت است که رژیم مذبوحانه تلاش می‌کند مجاهدین را منافق معرفی کند شمار شهیدان مجاهدین ۱۲۰ هزار نفرند. چهار برابر این تعداد هم زندانی سیاسی داشته‌ایم.

آن‌ها و خانواده‌ها و فرزندان و دوستانشان یک لایه ناآرام، مصمم، و در عین حال هوشیار و سازمان‌‌یافته‌اند.
برای رژیم، مجاهدین و هوادارانشان در داخل ایران، صرفا یک سازمان سیاسی مخالف نیست. یک قشر وسیع اجتماعی است.
یک شاخص مهم دیگر در این زمینه، تأمین مالی مقاومت توسط مردم ایران است که بهای آن گاه به خطر افتادن جان هموطنان ما بوده است. در کتاب لیست شهدای مقاومت شما میتوانید اسامی بسیاری ایرانیان را که به‌خاطر تنها کمک مالی به مقاومت اعدام شده‌اند را ببینید. در میان آن‌ها تجار و بازرگانان هستند که مبالغ هنگفتی کمک کرده‌اند.

المجله: اپوزیسیون ایران با مراجع دینی در ایران چه رابطه‌ای دارند. آیا بین این مراجع کسانی هستند که از خط اپوزیسیون در رفرم و تغییر حمایت کنند؟

سازمان مجاهدین خلق ایران از بدو پیدایش، با مراجع و روحانیان ترقیخواه ایران رابطه داشته است. معروف‌ترین آن‌ها مرحوم آیت‌الله طالقانی بود که به خاطر حمایت از مجاهدین توسط ساواک شاه زندانی شد. بعد از انقلاب ضدسلطنتی نیز او رودرروی خمینی، از مجاهدین حمایت کرد.
در مقاومت علیه ملاها، شمار زیادی از روحانیان که به مجاهدین پیوسته بودند، توسط این رژیم اعدام شدند. اسامی آن‌ها در کتاب لیست شهیدان درج شده است.

هم‌اکنون نیز ما از حمایت شمار قابل توجهی از روحانیان برخورداریم.
در قیام‌های۲۰۰۹ نیز شماری از روحانیان ارشد در قم از این قیام‌ها حمایت کردند. چند ماه قبل از درگذشت، آیت‌الله منتظری که بالاترین مرجع شیعیان بود، فتوای عزل خامنه‌ای را صادر کرد.

المجله: آیا مقاومت ایران در میان نیروهای مسلح و دیگر دستگاه‌های مهم رژیم کانال‌های ارتباط محرمانه دارد؟

کثرت هواداران مقاومت در طیف‌های مختلف اجتماعی و در بالاترین سطوح حکومتی دسترسی به اسرار اتمی ملایان را امکان پذیر کرده است.این هواداران در میان تکنوکرات‌ها، نیروهای نظامی، و حتی دفاتر رهبری کننده حضور دارند و منبع لایزالی برای مقاومت فراهم کرده‌اند که قدرت‌های بزرگ جهان هم از آن بی‌خبرند. حامیان مقاومت در داخل ایران برای به دست آوردن این گزارش‌ها، بهای سنگینی پرداخته‌اند. چون اغلب خود را به خطر انداخته‌اند و این به قیمت دستگیری، شکنجه و اعدام و یا از دست دادن شغل و بعضاً ترک ایران بوده است.
بعد از افشای سایت‌های نطنز و اراک در تابستان ۲۰۰۲، ارگان‌های اطلاعاتی و امنیتی رژیم، کنترل‌های خود حول مراکز اتمی را شدت بخشیدند. اما از آن موقع تا امروز، یعنی ظرف ۹ سال گذشته، ده‌ها مرکز و پروژه اتمی دیگر رژیم توسط مقاومت برملا شده است.
پس از هرکدام از این افشاگری‌ها، یک بحران امنیتی در درون رژیم ملایان شکل می‌گیرد. پس از افشای مرکز تولید کلاهک اتمی در فوریه ۲۰۰۸ ملایان دست به نقل و انتقال بزرگی زدند و مرکز وزارت دفاع را به جای دیگری بردند.
هم‌چنین باید به افشاگری بی‌نظیر این مقاومت درباره نفوذ نیروی تروریستی قدس در عراق اشاره کنم که اسامی و مشخصات ۳۲ هزار تن از حقوق‌بگیران سپاه قدس در عراق را فاش کرد.

رأی مردم
اگر روزی بتوانید در ایران حکم برانید و شما که به دمکراسی و حقوق‌بشر دعوت می‌کنید آیا با دشمنان سابق خودتان تعامل خواهید کرد یا سیاست حذف و ریشه کنی اجرا خواهید نمود؟
ـایرانی که مقاومت ما آرزو دارد و برای آن تا به حال ۱۲۰ هزار نفر از اعضای این مقاومت جان خود را فدا کرده‌، یک جمهوری پلورالیست مبتی بر آراء مردم است که آزادی احزاب و اجتماعات، آزادی بیان و مذهب و ممنوعیت سانسور و تفتیش عقاید در آن تضمین داشته باشد و بیانیه جهانی حقوق‌بشر در آن به‌اجرا در بیاید. در این ایران پیروان هیچ دینی در برخورداری از حقوق اقتصادی و اجتماعی بر پیروان دین دیگر برتری نخواهند داشت و هیچ‌کس به‌خاطر اعتقاد یا عدم اعتقاد به یک دین امتیاز یا محرومیتی نخواهد داشت.

باید یادآوری کنم که مقاومت ایران حتی نسبت به عوامل رژیم که در نبردهای ارتش آزادی‌بخش ملی ایران به اسارت در می‌آمدند، رفتاری داشت به غایت انسانی و بر اساس پیام عفو و رحمت حضرت محمد(ص). به طوری که همه آن‌ها را پس از رسیدگی‌های بسیار آزاد کرد و به ایران فرستاد. در حالی که درست در همان ایام خمینی به قتل‌عام زندانیان ما مشغول بود.
آن‌چه مهم است گسترش برادری و دوستی بین احاد مردم در ایران است زیرا ملاها طی ۳۲ سال گذشته به‌جز مرگ و خشونت و غم و اندوه و تفرقه و دشمنی به ارمغان آورده‌اند. بنابراین مشکل کسانی نیستند که با ما مخالفت یا دشمنی داشته‌اند، بلکه هر کس در جنایت‌های بزرگ علیه مردم ایران دست داشته است می بایست در محاکم عادلانه و علنی با حضور ناظران بین‌المللی محاکمه شود.

المجله: موضع شما در قبال برنامه اتمی ایران چیست آیا شما با غنی سازی در داخل موافقید یا با پیشنهاد غنی سازی در خارج؟
فعالیت غنی سازی اورانیوم از جانب ملایان چه در داخل ایران چه هر جای دیگری نباید ادامه پیدا کند زیرا به دستیابی آن‌ها به تسلیحات کشتار جمعی کمک می‌کند.
می‌دانید که این رژیم به مدت هجده سال به طور پنهانی در حال تأسیس مراکز غنی سازی و تهیه مواد و تجهیزات مورد نیاز آن بود. جهان فقط هنگامی متوجه این فعالیت‌ها شد که در سال ۲۰۰۲ مقاومت ایران سایت‌های سری «نطنز» و «اراک» را فاش کرد.
ملاها برنامه اتمی را ـ چنان که رفسنجانی هنگام ریاست ‌جمهوری‌اش بیان کرد ـ برای بقای نظام خود می‌خواهند. نظام ولایت‌فقیه تنها با سرکوب جامعه و تروریسم و برنامه اتمی می‌تواند سرپا بماند.
روشن است که ملاها سلاح اتمی را برای یک جنگ نابود کننده با آمریکا و اسرائیل نمی‌خواهند. بلکه می‌خواهند از آن به عنوان یک ابزار ارعاب برای نفوذ و سلطه خود در کشورهای منطقه استفاده کنند.
فعالیت غنی سازی اورانیوم از جانب ملایان چه در داخل ایران چه هر جای دیگری نباید ادامه پیدا کند زیرا به دستیابی آن‌ها به تسلیحات کشتار جمعی کمک می‌کند.

در دهه نود یک نزدیکی با کشورهای خلیج عربی وجود داشت سپس با آمدن احمدی‌نژاد این روابط تیره شد. سیاست شما در رابطه با کشورهای عربی به‌ویژه خلیجی اگر زمام امور را بدست گیرید چیست؟

سیاست ما با کشورهای برادر و همسایه بر اساس حسن همجواری و برادری و صلح است. ما مصمم هستیم به دشمنی که رژیم‌های شاه و خمینی در ۷۰ سال گذشته با کشورهای منطقه از جمله عراق و سعودی دامن میزده‌اند برای همیشه پایان داده شود.
تا آنجا که به کشورهای همسایه و عربمان بر می‌گردد، روابط برادرانه و دوستانه با ملت ایران باید از همین حالا با دوری جستن از این رژیم که بدترین دشمن مردم ایران و همه مردم منطقه است، پایه گذاری شود.
رژیم ایران تهدید اصلی موجودیت تمام کشورهای منطقه است. زیرا جز با سرکوب داخلی و صدور تروریزم این رژیم قدرت خود در ایران را نمی‌تواند حفظ کند.

قانون اساسی ملایان بر تشکیل حکومت جهانی اسلامی یعنی استیلای بنیادگرایی و خشونت بر جهان اسلام تأکید کرده است.
آتش‌افروزی و عملیات تروریستی این رژیم در غزه، لبنان، مصر، یمن، عربستان و بیشتر از همه در عراق که در آن جان هزاران تن از برادران عرب ما را گرفته، پیرو همین سیاست است.

این در حالیست که یک نظام دمکراتیک در ایران قادر است همه اختلافات و مشکلات را با جهان عرب به بهترین و برادرانه ترین صورت حل کند بنحوی که مصالح و منافع همه طرفها را در بر داشته باشد. ما فکر میکنیم که نه تنها منافع ایران دمکراتیک در تعارض با منافع برادران عربمان نیست بلکه به‌عکس ما منافع مشترک و تهدیدهای مشترک داریم و می‌توانیم راههای پیشرفت و رشد مشترک را با هم و به کمک هم طی کنیم.
البته این موضوع فقط به بعد از سرنگونی رژیم ایران منحصر نمی‌شود، به همان اندازه اهمیت امروز یک جبهه واحد همبستگی در مقابل پدیده شوم بنیادگرایی و رژیم آخوندی به‌مثابه کانون اصلی آن ضرورت استقرار دمکراسی و صلح در منطقه است. مقاومت و مردم ایران یک جز اساسی این جبهه بوده و هستند. ما پیوسته و کماکان من به تشکیل این جبهه فراخوان داده و می‌دهم.

المجله: واکنش‌های بین‌المللی را نسبت به فعالیت‌هایی که ایران برای تغییر شاهدش هست را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
واکنش‌ دولت‌های غرب که عمدتاً ملاها را از سرکوب اعتراض‌ها برحذر داشته یا آن‌ را محکوم کرده‌اند، گام مثبتی است. اما بسیار ناکافی. دولت‌های غربی تاکنون از راه مماشات با رژیم در بقاء آن و استمرار سرکوب کمک کرده‌اند. حالا اگر می‌خواهند این گذشته تلخ را پشت سر بگذارند باید گام‌های مادی و قاطعی بردارند. یکی از این گام‌ها تعلیق روابط با رژیم برای واداشتن آن به توقف اعدام‌ها و دستگیری‌هاست. گام دیگر ممنوع کردن خرید نفت از این رژیم است.
من به آن‌ها توصیه می‌کنم که بیم و نگرانی از واکنش‌های رژیم را کنار بگذارند و در کنار مردم ایران قرار بگیرند. این فقط به سود مردم ایران نیست ، بلکه قویاً به سود کشورهای منطقه نیز هست.

المجله: راجع به غرب و مشخصا آمریکا چی؟ آیا حمایت مالی از این کشورها دریافت می‌کنید؟ اگر آری آیا به حمایت مالی محدود می‌شود یا حمایت تبلیغاتی و لجستیکی و امنیتی را نیز شامل می‌شود؟

خیر، مقاومت ایران تماماً به مردم ایران متکی است و نیاز‌های خود را از کمک‌های داوطلبانه ایرانیان تأمین می‌کند. کمک‌هایی که گاه به قیمت جان آن‌ها تمام می‌شود.

من بارها اعلام کرده‌ام که ما از غرب نه پول می‌خواهیم نه سلاح، آن‌چه ما از روز اول خواستار آن بوده‌ایم اینکه بین ما و دشمن ما بی طرف باشید. با مماشات با تجارت، با اعمال فشار به اپوزیسیون با سکوت و بی‌عملی در مقابل جنایات این رژیم از جمله اعدام ۱۲۰ هزار زندانی سیاسی به این رژیم کمک نکنید. این همه چیزی است که ما می‌خواهیم. در تاریخ دیپلماسی مدرن در ۲۲۰ سال گذشته، هیچ حکومتی در ایران به اندازه رژیم آخوندی از حمایت‌های عملی غرب برخوردار نبوده است. ما می‌خواهیم این حمایت‌ها پایان یابد. اگر این حمایت‌ها نبود این رژیم سال‌ها پیش سقوط کرده بود.
نظرتان راجع به موضع علی خامنه‌ای رهبر عالی که علنا به انقلاب علیه رژیم‌های کشورهای عربی تحریک کرده و امروز کسانی را که در ایران خواهان تغییر هستند به مزدوری و خیانت متهم می‌کند و ارگان‌های معترضین و مخالفین را سرکوب می‌کنند، چیست؟
وقتی که خامنه‌ای در نماز جمعه تهران در چهارم فوریه ریاکارانه از قیام مردم مصر حمایت می‌کرد و سعی می‌کرد آن را پیرو الگوی ارتجاعی خمینی معرفی کند، قطعاً تصور نمی‌کرد که درست ده روز بعد مردم ایران با یک قیام بزرگ چه ضربه سنگینی به رژیمش وارد می‌کنند. او به تأثیر کشتارها و شکنجه‌ها و خونریزی‌های بسیار که در این یک ساله مرتکب شده بسیار مطمئن بود. نمی‌دانست که اراده مردم از این سرکوب‌ها پیشی می‌گیرد.
سیاستمداران در جهان و تحلیل گران این موضع خامنه‌ای را به نفاق توصیف کردند زیرا وی بطور علنی از قیام مردم مصر اعلام حمات می‌کند در صورتی‌که قیام مردم ایران را سرکوب می‌کند.
خامنه‌ای می‌خواست از قیام‌های منطقه به عنوان فرصتی برای رژیم‌اش استفاده کند. اما اعتراض‌های پرقدرت درون جامعه ایران و خواست ریشه دار آن برای تغییر رژیم، این فرصت را به تهدیدی علیه خامنه‌ای تبدیل کرد.

المجله: اوضاع کنونی اپوزیسیون ایران در کمپ اشرف در عراق چگونه است؟

اشرف که ۳۴۰۰ تن از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران را در خود جای میدهد، امروز سمبل مقاومت علیه ملاهاست. چه برای مردم ایران چه برای مردم منطقه.
بسیاری از ساکنان اشرف، فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌های اروپا، کانادا، آمریکا و ایران‌اند یا زندانیان سیاسی در همین رژیم و حتی بسیاری از زندانیان سیاسی زمان شاه. در میان آن‌ها هزار زن مجاهد و مسلمان هستند که هر یک سوابق مبارزاتی درخشانی دارند.
یکی از اولویت‌های رژیم ایران در جریان جنگ عراق در سال ۲۰۰۳ نابودی مجاهدین بود. در یک معامله سه جانبه بین آمریکاو انگلیس و رژیم ایران، که بعدا رسانه های آمریکایی آن را فاش کردند، آمریکا و انگلستان متعهد شدند در جریان جنگ اشرف و دیگر پایگاههای مجاهدین در عراق را بمباران کنند و متقابلا رژیم ایران قول داد که در عراق مداخله نکند. البته طرف آمریکایی به قولش عمل کرد و رژیم به عکس دخالت‌های خودش را تشدید کرد. در جریان این بمبارانها ده‌ها تن از مجاهدان از جمله زنان کشته و مجروح شدند. این در حالی بود که مقاومت ایران قبل از شروع جنگ به آمریکا و انگلستان و سازمان ملل اطلاع داده بود که هیچ دخالتی در جنگ ندارد و حضورش در عراق صرفا بخاطر مبارزه علیه فاشیسم دینی حاکم برایران است.

بعد از جنگ آمریکا و نیروی چند ملیتی و سازمان های بین‌المللی اذعان کردند که ساکنان اشرف شهروندانی تحت حفاظت کنوانسیون چهارم ژنو هستند و بر همین اساس و بر اساس توافق دو جانبه با ساکنان اشرف، نیروهای آمریکایی حفاظت ساکنان اشرف را بر عهده گرفتند.
اما متاسفانه نیروهای آمریکایی در ابتدای سال ۲۰۰۹ در یک اقدام کاملا غیر قانونی حفاظت اشرف را به نیروهای عراقی که تحت نفوذ کامل رژیم ایران هستند، تحویل دادند.

از آن زمان تا کنون دولت و نیروهای عراقی بدرخواست رژیم ایران فشار و محاصره و اقدامات سرکوبگرانه ساکنان اشرف را شروع کردند که مستمرا و تا به همین امروز ادامه یافته و تشدید شده است.
قانون اساسی ملایان بر تشکیل حکومت جهانی اسلامی یعنی استیلای بنیادگرایی و خشونت بر جهان اسلام تأکید کرده است.
آتش‌افروزی و عملیات تروریستی این رژیم در غزه، لبنان، مصر، یمن، عربستان و بیشتر از همه در عراق که در آن جان هزاران تن از برادران عرب ما را گرفته، پیرو همین سیاست است.
المجله:  پیشنهاد شما برای حل مساله اشرف چیست؟
ما فکر می‌کنیم که آمریکا و سازمان ملل چه از نظر بین‌المللی و چه از نظر اخلاقی و سیاسی مسئولیت مشخصی در قبال حفاظت ساکنان اشرف دارند. ما خواهان استقرار تیم ناظر دائمی ملل متحد در اشرف و حفاظت این تیم توسط نیروهای آمریکایی هستیم. این موضوعی است که من بارها مقامات ملل متحد و مقامات آمریکایی را نسبت به چنین پیشنهادی مطلع کرده‌ام. علاوه بر این ما خواهان این هستیم که آمریکا و سازمان ملل و دیگران به وظیفه خود عمل نموده و از دولت عراق بخواهند که هر چه سریعتر و بلادرنگ بلندگوها را جمع کرده و به شکنجه روانی ساکنان پایان دهد و دسترسی آزادانه ساکنان به خدمات پزشکی را تامین کنند.
المجله: وضعیت اقلیت‌های عرب و سنی در ایران احمدی‌نژاد و خامنه‌ای چگونه است. آیا ارتباطی با این گروه‌ها از ملت ایران وجود دارد؟
رژیم آخوندی دشمن تمام مردم ایران اعم از فارس و کرد و ترکمن و عرب است و از نظر سرکوب همه در یک وضعیت هستند. هر چند بخش‌هایی از هموطنان ما از ستم مضاعف قومی و ملی و مذهبی هم رنج می‌برند.

بسیاری از اعضا و مسئولین این مقاومت و سازمان مجاهدین خلق ایران از اقوام غیر فارس تشکیل میدهند. به عنوان مثال بنیانگذار مجاهدین ، محمد حنیف نژاد از فرزندان مردم تبریز بود که مهم‌ترین شهر آذربایجان است. به علاوه دبیرکل مجاهدین در سالهای ۷۲ تا ۷۴ خانم فهمیه اروانی از آذربایجان ایران و در سال‌های ۷۶ تا ۷۸ خانم نسرین سپهری از کردستان ایران بود. بخش گسترده‌یی از شهدای مقاومت ما را شهدای وابسته به اقلیت‌های قومی و مذهبی تشکیل می‌دهند.

احقاق حقوق اقلیت‌های قومی و مذهبی بخشی از برنامه شورای ملی مقاومت است. شورا در سال ۱۹۸۳ طرح جامعی برای خودمختاری کردستان ایران تصویب کرده است که چارچوب کار ما را در این زمینه مشخص می‌کند.
در این طرح از جمله آمده است: « تمامی حقوق و آزادی‌ها مصرح در اعلامیه جهانی حقوق‌بشر و منشورهای بین‌المللی مربوط به آن همانند آزادی اندیشه و بیان و آزادی مطبوعات، آزادی تشکیل احزاب و نهادهای سیاسی و اتحادیه‌ها، شوراهای کارگری و دهقانی و اصناف، و انجمن های دمکراتیک، حق انتخاب شغل و محل سکونت، آزادی دین در منطقه خودمختار کردستان هم‌چون بقیه مناطق ایران تضمین می‌شود. تمام ساکنان کردستان از زن و مرد با دیگر ساکنان دیگر مناطق ایران و بدون هر گونه تبعیض جنسی، یا قومی یا نژادی و دینی در حقوق اجتماعی، اقتصادی، سیاسی وفرهنگی مساوی می‌باشند. مصوبه ۱۱ اوت ۱۹۸۲ »

المجله: در پایان رئیس‌جمهور ایران در تبعید، به کشورهای عربی و جهان چه می‌خواهد بگوید؟

پیام من از جانب مقاومت ایران و از جانب مردم ایران است که در ماه‌های فوریه و مارس با شعار سرنگونی رژیم ولایت‌فقیه در سراسر ایران قیام کردند، این است که زمان همبستگی و حمایت از ملت ایران و فاصله گرفتن از رژیم ایران فرا رسیده است.
امروز مردم در سراسر ایران برای آزادی و دمکراسی بپا خواسته‌اند و خواهران و برادران شما، اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران در اشرف در مقابل این رژیم ضد‌اسلامی و ضد‌انسانی و بنیاد گرایی صادراتی شان به عراق ایستاده‌اند.
ملاهای ایران تحت پرده دین می‌خواهند تروریسم و بنیاد گرایی را به جهان عرب صادر کنند و با دستیابی به بمب اتمی هژمونی خود را بر منطقه تحمیل نمایند.

آن‌ها با تمام قوا تلاش می‌کنند شرایطی را که پس از قیام‌ها و موج تغییر در خاورمیانه و شمال آفریقا پیش آمده، به سود خود مصادره کنند و دست بازتری برای صدور بنیاد گرایی و تروریسم به آن‌جا صادر کنند.
این رژیم ولایت‌فقیه است که مانع از به ثمر رسیدن نتیجه طبیعی انتخابات عراق شده و تلاش می‌کند کماکان بر حاکمیت آن کشور تسلط داشته باشد. این ملاهای ایران‌اند که سرنوشت لبنان را گروگان تروریسم و سلطه‌طلبی خود کرده‌اند. ماجرای ساقط شدن دولت ائتلافی لبنان طرحی بود که به دستور خامنه‌ای اجرا شد. و همین رژیم است که بخشی از فلسطین را تحت نفوذ خود درآورده با ممانعت از صلح عادلانه و پایدار افراطی‌گری را دامن زده است.

پیام ما به خواهران و برادران‌مان در مصر و تونس، کما این که به قیام کنندگان در سایر کشورها، این است: از قاتلان جوانان و نوجوانان ایران بر حذر باشید. این رژیم، بدترین دشمن اسلام و مسلمانان است. گردباد سیاهی است که جز مصیبت و پریشانی برای مردم این منطقه چیزی نیاورده است. اما یقین کنید که به یاری ملت ایران آن را از اریکه قدرت به زیر خواهیم کشید.

مبارزه شما به یمن خون‌ها و رنج‌هایتان به ثمر می‌رسد. به شرط این که آن را از این بلیه شوم در امان نگهدارید.
با استقرار دمکراسی در ایران، بساط تروریسم و بنیاد گرایی و افراطی گری از منطقه رخت بر می‌بندد و اسلام از اسارت دین فروشان رها میشود و برادری و اخوت بین شیعه و سنی و مسلمان و غیر مسلمان برقرار می‌شود.
پایان رژیم آخوندی در ایران بشارت پایان دشمنی، خصومت،‌ تروریسم و قشری گری در این منطقه خواهد بود، و این روزی مبارک برای مردم ایران و ملت‌های عربی و اسلامی است.

رخدادهایی در رابطه با وضعیت اشرف:

– حمله نیروهای عراقی به اشرف در ژوئیه ۲۰۰۹ که به کشته شدن ۱۱ تن از مجاهدان و زخمی شدن ۵۰۰ تن منجر شد.
– حملات اکتبر و نوامبر و دسامبر۲۰۱۰ و ژانویه ۲۰۱۱ که به مجروح شدن ۲۲۱ تن، از مجاهدان جمله ۹۴ زن منجر شد
– محاصره پزشکی ساکنان که حداقل در ماه دسامبر ۲۰۱۰ به مرگ دو تن از مجاهدان منجر شد و هم‌اکنون شمار زیادی از بیماران هستند که بخاطر اعمال محدودیتهای پزشکی در وضعیت بسیار خطیری قرار دارند.
– شکنجه روانی ساکنان اشرف توسط عوامل وزارت اطلاعات به کمک نیروهای عراقی که از فوریه ۲۰۱۰ تا کنون ادامه دارد. آن‌ها با ۲۱۰ بلندگو و بصورت شبانه روزی با تهدید مجاهدان به مرگ و استرداد و به آتش کشیدن و با اهانت به‌ویژه به زنان مجاهد ادامه دارد.
– ممنوعیت ورود وکلا و خانواده‌ها و فعالان حقوق‌بشر و نمایندگان پارلمان و هر فرد دیگری اعم از ایرانی یا عراقی و یا خارجی به اشرف. چیزی که قبل از سال ۲۰۰۹ بصورت عادی جریان داشت
– ممنوعیت کار انتفاعی که مجاهدین برای اداره زندگی یومیه خود تا اندازه زیادی بر آن متکی بودند
لیست این محدودیت‌ها و فشارها و سرکوب‌گری‌ها نا‌محدود است. همه این جنایات توسط کمیته‌یی تحت عنوان کمیته بستن معسکر اشرف انجام می‌شود که مستقیما تحت امر نخست وزیری عراق می‌باشد. با این همه ساکنان اشرف با روحیه‌یی عالی همه مشکلات و فشارها را به جان خریده پایداری می‌کنند.
این محدودیت‌ها ضد انسانی، ضد اسلامی است و با فرهنگ و سنت‌های غنی عربی در تعارض مطلق است و من نمی‌دانم که چرا رهبران عرب در مقابل این جنایت‌ها سکوت کرده‌اند.
البته تا آن‌جا که به مردم عراق بر می‌گردد، با این رفتار حکومت کاملا مخالف هستند.
۵.۲ میلیون عراقی در یک بیانیه تاریخی در ژوئن ۲۰۰۶با تأکید بر حمایت از مجاهدین خواستار خلع ید از رژیم ملایان از صحنه عراق شدند و اعلام کردند که«مردم و نیروهای دمکراتیک عراق، در تلاش مجدانه برای خنثی کردن خطر افراطی‌گری و تروریسم ، مجاهدین خلق ایران را متحد و شریک طبیعی خود در ژئوپلیتیک این منطقه از جهان می‌دانند»
درژوئن ۲۰۰۸ سه میلیون شیعه عراق نیز با امضای بیانیه‌یی به حمایت از مجاهدین و اشرف برخاستند و اعلام کردند««مجاهدین خلق ایران، با اعتقاد به اسلام حنیف محمدی با مشخصه‌ی ضد ارتجاع وضد افراطی گری، به مثابه آلترناتیو و وزنه‌ی تعادل در مقابل رژیم ایران و همچنین به مثابه، در کنار مردم عراق ایستاده‌اند»
فشارها و جنایت‌های رژیم اگر چه در تهران در بیت خامنه‌ای و شورای عالی امنیت طراحی می‌شود اما در عراق توسط نخست‌وزیری و یک کمیته وابسته به آن که مامور سرکوب اشرف است انجام می‌شود. در ۲۸ فوریه ۲۰۰۹ خامنه‌ای رسما و علنا از نخست وزیر و رییس‌جمهور عراق خواست که قرار داد دو جانبه در مورد اخراج مجاهدین از عراق را به اجرا در بیاورند.

برای فهم موقعیت اشرف اجازه بدهید توجه شما را به صحبت‌های یکی از اعضای ارشد پارلمان اروپا جلب کنم.
آقای آلخو ویدال کوادراس معاون اول رئیس پارلمان اروپا به همراه یک هیئت از اعضای پارلمان وقتی در اکتبر ۲۰۰۸ به اشرف رفت در پایان دیدارش گفت:
«برادران و خواهرانم در شهر اشرف، دوستان عزیز، از مهمان نوازی شما بسیار متشکرم. از تمامی توجهاتی که در جریان این دیدارمان نثار ما کردید، سپاسگزارم. بگذارید بگویم که بعد از این بازدید چگونه شما را می بینم و چگونه احساس میکنم.
شهر اشرف، لبخندی در ورای اشک‌هاست؛ شهر اشرف، پناهگاهی در طوفان‌هاست؛ شهر اشرف، سایبانی در زیر آفتاب تابستان است؛ شهر اشرف، گلی در وسط بیابان است؛ شهر اشرف، کشتی امیدیست که امواج یاس و ناامیدی را درهم می‌شکند؛ و در ورای همه چیز، شهر اشرف، یک استاندارد اخلاقی ، یک مرجع اخلاقی و نمونه‌یی برای تمام جهان است. شهر اشرف، سمبل امید است؛ امید به دمکراسی ، امید به آزادی. امید به شرافت، امید به عدالت برای مردم ایران و برای همه مردم سراسر جهان. بگذارید از شما تشکر کنم که اجازه دادید در آرمان والایتان شریک باشم».
با استقرار دمکراسی در ایران، بساط تروریسم و بنیادگرایی و افراطی گری از منطقه رخت بر می‌بندد و اسلام از اسارت دین فروشان رها می‌شود و برادری و اخوت بین شیعه و سنی و مسلمان و غیر مسلمان برقرار می‌شود.

 

ما را دنبال کنید

مریم رجوی

maryam rajavi

رئيس جمهور منتخب شورای ملی مقاومت ایران برای دوران انتقال حاكميت به مردم ايران

[ادامه]