• صفحه اول / مصاحبه‌ها / مصاحبه مریم رجوی با روزنامه الوطن الجزائر: ما خواهان پایان استبداد مذهبی در ایران هستیم
تیر-۱۰ ۱۳۹۴

مصاحبه مریم رجوی با روزنامه الوطن الجزائر: ما خواهان پایان استبداد مذهبی در ایران هستیم

Catégories // فعاليت‌ها // مصاحبه‌ها

مصاحبه مریم رجوی با روزنامه الوطن الجزائر: ما خواهان پایان استبداد مذهبی در ایران هستیم

از نظر افکار عمومی بین‌المللی، ایران با یک رئیس‌جمهور مدره‌تر وارد دوران جدیدی شده است. شما پرونده روحانی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

ابتدا باید یادآوری کنم که بیلان رسوای رئیس جمهور آخوندها، حسن روحانی، در دوره تقریباً دو ساله ریاستش، نقض فاجعه‌بار حقوق‌بشر در ایران، از جمله بیش از ۱۸۰۰اعدام است. طی۱۲روز اول ژوئن امسال، تعداد اعدام‌ها، به ۱۰۰نفر بالغ می‌شود.
در دوران روحانی، فقر و گرانی و بیکاری و تورم، هم چنان ادامه یافته و در بسیاری موارد بدتر شده است. کافی است به این واقعیت توجه کنیم که شمار بیکاران، به رقم وحشتناک ۱۵میلیون نفر رسیده است.

در سیاست خارجی رژیم، حمایت روحانی از دیکتاتوری خون‌آشام بشار اسد قابل توجه است که بارها و از جمله دو هفته پیش در دیدار با رئیس مجلس نمایشی اسد، با قوی‌ترین کلمات، ازرژیم اسد حمایت کرد.

این حمایت فقط در کلمات نیست، بلکه یک حمایت مادی و اقتصادی بالغ بر میلیاردها دلار است و در حالی صورت می گیرد که مردم ایران در فقر بسر می‌برند. از سوی دیگر رژیم به‌طور گسترده، پاسداران و شبه‌نظامیان وابسته به خود را به سوریه می‌فرستد. اسد بقای خود را تا به حال به ولی‌فقیه رژیم مدیون است و روحانی همان سیاست خامنه ای را در عراق، یمن و دیگر کشورهای عربی دنبال می‌کند. اماخوشبختانه استراتژی توسعه‌طلبانه و صدور بنیادگرایی و تروریسم رژیم در حال شکست است. از این استراتژی خمینی در وصیتنامه‌اش به‌عنوان صدور انقلاب نام برده بود. اگر آخوندها فرصت بیابند تمام جهان اسلام از صنعا و ریاض تا شمال آفریقا تا افغانستان و پاکستان را در گرداب خون فرو می‌برند.

جایگاه اپوزیسیون ایران در داخل کشور و در سطح بین‌المللی چگونه است؟

جایگاه این مقاومت را از زبان دشمن یعنی رژیم آخوندی می‌توان دریافت که چه در سیاست داخلی و چه در سیاست خارجی، این مقاومت را مهم‌ترین تهدید خود می‌داند.
از نظر اجتماعی شمار ۱۲۰هزار شهید این مقاومت، نشانه گستردگی و تنوع پایگاه آن است. تا به حال بخشی از اسامی آن‌ها شامل بیست هزار شهید، در یک کتاب توسط مقاومت ایران گردآوری شده است. هم چنین، یک شبکه بزرگ و سراسری از هواداران، خانواده شهیدان و زندانیان سیاسی، از زندانیان سابق و کنونی وجود دارند.

این شبکه‌های مقاومت نقش تعیین‌کننده‌یی در جنبش‌های اعتراضی و قیام‌ها در ایران ایفا کرده‌اند.
(برخی از) این شبکه‌ها به دلیل نفوذ در رژیم ملاها بسیار مؤثر هستند و می‌توانند به اطلاعات گسترده درباره فعالیت‌های غیرقانونی رژیم و فعالیت‌های اتمی، موشکی، سپاه قدس و نقض حقوق‌بشر دست یابند. کما این که با همین پایگاه اجتماعی این جنبش توانسته به خودکفایی مالی‌ د‌ست پیدا کند.
یکی از عناصر قدرت این جنبش، قدرت سازماندهی و بسیج آن به ویژه در میان زنان و جوانان است. این توانایی در شرایط بحران‌های سیاسی اقتصادی و اجتماعی رژیم یک امکان مهم است.

برای رساندن پیام سیاسی و تبلیغی مقاومت در میان مردم در سطح گسترده، مقاومت از یک شبکه تبلیغاتی برخوردار است که شامل یک تلویزیون ماهواره‌یی ۲۴ساعته به نام سیمای آزادی، و نیز شبکه‌های اجتماعی در اینترنت است که اهداف مقاومت را پیش می‌برند.
کارزار شیطان‌سازی سیستماتیک حکومت علیه مقاومت ایران یک نشانه دیگر است. در همه مراودات دیپلوماتیک درخواست اول رژیم، محدود کردن جنبش ماست. هر گونه وابستگی به جنبش ما مساوی با اعدام است. هم چنین، تبلیغات گسترده ملاها در داخل ایران علیه مقاومت از جمله انتشار صدها کتاب یا برگزاری صدها نمایشگاه برای مقابله با گرایش جوانان به این مقاومت است.

رژیم برای توجیه سلطه خود منکر پشتوانه اجتماعی مقاومت می شود، اما در قیام مردمی سال۲۰۰۹، به نقش تعیین‌کننده مجاهدین در بسیاری از اعتراض‌ها و تظاهرات اذعان کرد. ما همیشه به آن‌ها گفته‌ایم که یک انتخابات آزاد برگزار کنید، تا معلوم شود که چه کسی در ایران پشتوانه دارد. اما انتخابات آزاد برای ملاها مرز سرخ است.
در سطح سیاسی نیز، مقاومت یک آلترناتیو سیاسی معتبر با پلاتفرمی با اقبال گسترده اجتماعی و بین‌المللی است. پارلمان در تبعید مقاومت به نام شورای ملی مقاومت، بیش از ۵۰۰عضو دارد.
پلاتفرم مقاومت ما در آزادی، دموکراسی و برابری خلاصه می‌شود. ما خواستار یک جمهوری بر اساس جدایی دین و دولت، کثرت‌گرایی و برابری زن و مرد، با تأکید بر مشارکت فعال و برابر زنان در رهبری سیاسی هستیم.

شما در آغاز تاسیس جنبش خود در سال۱۹۶۵ عملیات نظامی را ابتدا علیه سلطنت و آنگاه علیه رژیم ملاها در پیش گرفتید. بعدها سازمان مجاهدین خلق ایران در لیست سازمان‌های تروریستی آمریکا قرار گرفت و در سال۲۰۱۲ از آن خارج شد. آیا عدم درک غربی‌ها موجب خسارت به شما شده است؟

مشکل اصلی در رابطه با دولت‌های غرب، عدم درک آن‌ها نیست. بلکه مماشات آن‌ها با رژیم ایران به خاطر ملاحظات دیپلوماتیک و تجاری آن‌هاست.
مطابق آن‌چه در مطبوعات این کشورها درج شده، این دولت‌ها از آمریکا تا اتحادیه اروپا، نام مجاهدین را بر اساس درخواست رژیم ایران، یا برای نشان دادن حسن‌نیت به آخوندهای حاکم بر ایران، در لیست گروه‌های تروریستی گذاشتند.
البته خوشبختانه مقاومت ما توانست با یک نبرد سیاسی و حقوقی گسترده و پیروزی در بیش از ۲۰دادگاه در انگلستان، لوکزامبورگ، فرانسه، و آمریکا، با پیروزی‌های پیاپی روبرو شود. و حقانیت مبارزه خود و حق مردم ایران برای سرنگونی رژیم را به کرسی بنشاند.
یک قاضی فرانسوی در مه۲۰۱۱در حکم خود تصریح کرد که عملیات مجاهدین در داخل ایران، علیه اهداف نظامی و در نتیجه یک مقاومت مشروع بوده است و در اشرف هم آن‌ها به‌صورت یک ارتش کلاسیک و در چارچوب قوانین بین‌المللی عمل کرده و به هیچ وجه مشمول تروریسم نمی‌شوند.

اما پانزده سالی که این نامگذاری ادامه داشت، در واقع کمک خیانت‌باری از جانب دولت‌های غرب به ملاها برای بستن راه تغییر در ایران بود.
هم‌چنین دولت آمریکا بر اساس درخواست صریح رژیم ایران، به بمباران پایگاه‌های مجاهدین در عراق و سپس خلع سلاح ارتش آزادی‌بخش ملی ایران دست زد و بعد هم در نقض آشکار همه قوانین بین‌المللی و در سال۲۰۰۹کنترل کمپ اشرف را به دولت دست نشانده رژیم ایران در عراق، یعنی مالکی تحویل داد و بدتر این که در مقابل ۶رشته کشتار آن‌ها در اشرف و لیبرتی توسط نیروهای عراقی سکوت و بی‌عملی پیشه کرد. اینها همه کمک رسانی به استبداد حاکم است و خسارت سنگینی به مردم ایران وارد کرده است.

در سال۲۰۰۹نیز وقتی که مردم ایران به یک قیام دامنه‌دار و طولانی برای سرنگونی ملاها دست زدند، دولت آمریکا به قیام‌کنندگان ایران پشت کرد و در عوض مقام‌های وزارت خارجه آمریکا با فرستادگان احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور وقت رژیم ملاها دیدار کردند.
به همین دلیل ما همیشه گفته‌ایم که مردم و مقاومت ایران نه از غرب پول می‌خواهند نه سلاح، بلکه می‌خواهند بین مردم ایران و فاشیسم ولایت فقیه بی‌طرف باشند.

آیا شما معتقدید که غرب با نادیده گرفتن مقاومت ایران در آغاز به نقطه‌یی رسیده است که امروز خود را اصلاح کرده باشد؟ چگونه این موضوع روی روند مسائل مربوط به جنبش شما و مسائل داخل ایران تاثیر گذاشته است؟

زیرا روحانی خود را به عنوان مدره مطرح می‌کند و به نظر می‌رسد کمی فشار را از روی رژیم ملاها برداشته است.
تغییراتی که مشاهده می‌کنیم، نه ناشی از سیاست دولت‌های غرب بلکه حاصل بحران‌زدگی شدید رژیم است. بزرگ‌ترین عامل این بحران، بالا گرفتن نارضایتی‌های اجتماعی است. در ماه‌های اخیر تقریباً هر روزه شاهد تحصن‌ها و اعتصاب‌های کارگران، معلمان، دانشجویان، ملیت‌های ستمزده شامل بلوچ‌ها، عرب‌ها و کردها و. . . بوده‌ایم. بعضی از این اعتراض‌ها، مانند آن‌چه در خرداد گذشته در مهاباد(غرب ایران) و ایرانشهر(شرق ایران) رخ داد، به آتش کشیدن ساختما‌ن‌ها و خودروهای دولتی انجامید. ملاها عمیقا نگران شکل‌گیری قیام‌هایی مانند سال۱۳۸۸هستند. علت رو آوردن آن‌ها به مذاکرات اتمی و موافقت با توافق موقت ژنو برای محدود کرد‌ن غنی‌سازی اورانیوم همین است. وگرنه ملاها هرگز از ایده ساختن بمب اتمی دست برنداشته‌اند. ترس از قیام‌ها هم‌چنین ملاها را در برابر آثار تحریم‌ها‌ی اقتصادی بین‌المللی آسیب‌پذیر کرده است.

ملاها دولت مالکی، یعنی دولت دست نشانده خود در عراق را از دست داده‌اند، نسل‌کشی سنی‌ها توسط سپاه قدس نتوانسته موقعیت از دست رفته رژیم در عراق را جبران کند. در سوریه موقعیت متحد ملاها یعنی بشار اسد به نحو غیرقابل مقایسه‌یی با چهار سال اخیر متزلزل شده، و در یمن خامنه‌ای با یک اشتباه استراتژیک حوثی‌ها را به تصرف صنعا و عدن واداشت و موجب تشکیل یک ائتلاف عربی علیه رژیمش شد که مهم‌ترین رویارویی دولت‌های عربی علیه رژیم ایران در ربع قرن اخیر است.

جایگاه جنبش شما و شورای ملی مقاومت ایران امروز در شطرنج ژئو پلیتیک منطقه‌یی، با توجه به تهدید بزرگ داعش، چیست؟

مقاومت ایران، که بیش از سه دهه است که نیروی اصلی مبارزه و پایداری در برابر ولایت فقیه حاکم بر ایران است، راه حل این معضل را نمایندگی می‌کند.
اگر چه برداشت‌های ارتجاعی و انحرافی از اسلام، همیشه در کشورهای این منطقه وجود داشته، اما تنها پس از به حکومت رسیدن خمینی و تشکیل یک الگو برای جریان‌ها‌ی عقب‌مانده بود که «بنیادگرایی اسلامی» با هویت کنونی شکل گرفت. جریانی که می‌خواهد اعتقاد قرون وسطایی خود را تحت نام اسلام، با به کارگیری زور در جوامع پیاده کند.

رژیم ملاهای ایران علاوه بر ایفای این نقش تاریخی، یک چتر سیاسی، سرچشمه ایدئولوژیکی و پشتوانه لجستیکی و مالی بنیادگرایی و تروریسم در جهان امروز است و بانی گسترش این پدیده شوم در منطقه محسوب می‌شود.
کما این که کشتار فجیع صدها هزار تن از خواهران و برادران سوری ما به وسیله دیکتاتوری بشار اسد و نسل‌کشی سنی‌ها توسط دولت مالکی در عراق که در هر دو کشور با هدایت و کمک ملاهای ایران صورت گرفت، نقش درجه اول را در رشد مستقیم گروه داعش داشت.
جنبش مقاومت ایران هم با بهای سنگین و خونین ـ ازجمله اعدام ۱۲۰هزار نفر از اعضایش ـ در مبارزه عملی علیه سرچشمه این پدیده شوم، نقش تعیین‌کننده داشته و از نظر سیاسی و فکری در این مبارزه راهگشایی کرده. به‌خصوص که مجاهدین، نیروی محوری مقاومت ایران با اعتقاد به حقیقت اسلام، از پیام رحمت و آزادی و بردباری آن دفاع کرده و توانسته‌اند در ایران تأثیر بسزایی در شکست فرهنگی و اجتماعی تفکر بنیادگرایی اسلامی داشته باشد.

ما کشورها و دولت‌های منطقه و جهان را به حمایت از این آلترناتیو که اسلام دموکراتیک را نمایندگی می‌کند و آنتی‌تز بنیادگرایی اسلامی است دعوت می‌کنیم. آلترناتیوی که این توحش را در سرچشمه فکری‌اش به بن‌بست می‌کشاند و از لحاظ سیاسی، سرنگونی استبداد مذهبی در ایران را هدف قرار داده است.

با سرنگونی رژیم ایران شبه‌نظامیان تحت فرمان سپاه قدس نظیر حزب‌الله لبنان، انصارالله حوثی یمن و گروه‌های چندگانه در عراق در جا منهدم می‌شوند و فضای حیاتی برای همه گروه‌های بنیادگرا از القاعده و داعش تا سایرین از بین می‌رود.

ما را دنبال کنید

مریم رجوی

maryam rajavi

رئيس جمهور منتخب شورای ملی مقاومت ایران برای دوران انتقال حاكميت به مردم ايران

[ادامه]