آبان-۱۲ ۱۳۹۱

پیام به کنفرانس در لاهه، مقر دادگاه بین المللی جنایی

Catégories // پیام‌ها // موضعگیری‌ها

پیام به کنفرانس در لاهه، مقر دادگاه بین المللی جنایی

فراخوان به اعلام لیبرتی بعنوان کمپ پناهندگی

محکومیت جنایات خامنه‌ای ـ مالکی علیه اشرف

آقای رییس،
پروفسور دهان، رییس گروه هلندی دوستان ایران آزاد،
أقای هری فن بومل،
آقای پیتر امت زیخت،
آقای بویمر و سایر پارلمانترهای هلندی و شخصیتها،
کنگرسمن پاتریک کندی،
سرهنگ مارتین،
آقای خوان گارسس،
دوستان و برادران سوری عزیز،

خانمها و آقایان!
اجازه بدهید که از اعضای برجسته این پنل بخاطر توجه‌تان به مسأله ایران و حمایت‌تان از مقاومت ایران برای آزادی و دمکراسی قدردانی کنم.
در سه دهه گذشته، کم‌تر مقطعی پیدا می‌شود که اوضاع ایران تا این حد بحرانی باشد:
سقوط اقتصادی با تورم ۵۰درصدی، بیکاری ۳۰درصدی و افت ۷۵درصدی ارزش پول کشور، جنگ قدرت در هیأت حاکمه،
فشار نارضایتی‌های جامعه، و چشم‌انداز سرنگونی حکومت سوریه، مهم‌ترین متحد استراتژیک رژیم.
همه چیز نشان می‌دهد که ایران آماده تغییر است.

در چنین شرایطی حذف نام بزرگ‌ترین اپوزیسیون سازمان یافته ایران از لیست تروریستی آمریکا فلشی است به سمت راه‌حل واقعی؛ یک راه‌حل ایرانی، بر اساس پتانسیل عظیم جامعه ایران برای تغییر.
این راه‌حل سرنگونی دیکتاتوری مذهبی به دست مردم و مقاومت ایران می باشد.
با این تحول از یک‌طرف جامعه ایران به‌ویژه جوانان، ضعف ملاها و اعتلای مقاومت را می‌بینند و از طرف دیگر، ملاها از چشم‌انداز آینده بیمناک شده‌اند.

حذف این نام‌گذاری، تنها به‌معنای حقانیت جنبش مقاومت نیست، تنها به‌معنای پوچی تهمت‌ها علیه مقاومت نیست؛ بلکه هم‌چنین گویای توانمندی این مقاومت است:
ـ توانمندی به پیروزی رساندن یک نبرد بزرگ و پیچیده حقوقی سیاسی
ـ توانمندی درهم‌شکستن کارزار عظیم دروغ پراکنی ملاها و مماشات‌گران متحد آن‌ها
ـ توانمندی شکل دادن یک جبهه سیاسی بین‌المللی در دفاع از آزادی و دمکراسی در ایران….
روشن است که این موفقیت مرهون پایداری و فداکاری اعضای مقاومت، حمایت بی‌شائبه ایرانیان و همبستگی شخصیت‌های شریف و بزرگواری مثل شما در سراسر جهان بوده است.
جنبشی با این موقعیت، در تحولات آتی ایران، نقش تعیین کننده دارد. یعنی کلید مسأله ایران را در دست دارد و پاسخ خواست مبرم جامعه برای تغییر است.
این جنبشی است بر پایه کثرت‌گرایی، جدایی دین و دولت، برابری جنسی و متعهد به یک ایران غیر اتمی.
به همین دلیل، کسانی که از ادامه رژیم کنونی در ایران سود می‌برند، امروز نگرانی خود را از خروج مجاهدین از لیست تروریستی پنهان نمی کنند.
آن‌ها این جنبش را به شدت مورد حمله قرار می‌دهند. کارزار شیطان سازی مقاومت پس از حذف نام‌گذاری به‌صورت وسیعی گسترش یافت. آن‌ها سعی می‌کنند چهره مقاومت را با برچسب‌های مضحکی مانند سکت یا نداشتن پایگاه اجتماعی، مخدوش کنند.
گزارش سال ۲۰۱۱سازمان اطلاعات و امنیت هلند برای چندمین بار حقیقت مهمی را گزارش کرده است: «سازمان اطلاعات و امنیت ایران در هلند فعالیتی بدون وقفه برای لابی کردن علیه مجاهدین دارد. سرویس های اطلاعاتی ایران با کمک رسانی مالی, هماهنگی و مدیریت, فعالیتهایی را به‌عهده دارند که برطبق آن به‌منظور بدنام کردن مجاهدین با رسانه ها, سیاستمداران مختلف و دیگر مدیران ارتباط برقرار می‌کنند».

حقیقت چیست؟
دعوا نه بر سر سکت است، نه بر سر پشتوانه اجتماعی مقاومت. واقعیت این است که چه برای سیاست‌های کنونی، چه برای فردای ایران، هیچ راه حلی به‌ثمر نمی‌رسد مگر این‌که در محور آن مقاومت ایران قرار داشته باشد. طرفداران مماشات، به‌روشنی می‌دانند‌ برای حفظ رژیم باید آلترناتیو دمکراتیک آن را هدف قرار بدهند.

تحریم‌های بین‌المللی، یک تدبیر لازم است؛ اما کافی نیست. عامل کلیدی برای تغییر، مقاومت ایران است. بنابراین تنها سیاستی که با ترکیبی از تحریم و حمایت از اپوزیسیون ایران باشد، میتواند به طور جدی به رژیم آسیب بزند.
آنچه اوضاع سوریه را قفل کرده، دخالت وسیع حکومت ملاهاست. و آنچه می‌تواند ملاها را متوقف کند، مقاومت مردم ایران است که بدنبال تغییر دمکراتیک در ایران است.

در سال‌های گذشته، غرب جنبشی را نادیده گرفته که قادر به سازمان دادن پتانسیل عظیم جامعه ایران برای تغییر است. پس از حذف نام‌ مجاهدین از لیست، باید بقیه موانع نیز برداشته شود و راه مقاومت ایران گشوده شود.

دوستان عزیز!
در این فرصت من هم‌چنین می‌خواهم بر لزوم دخالت فعال ایالات متحده و اتحادیه اروپا در رابطه با وضعیت اعضای اپوزیسیون در اشرف و لیبرتی تأکید کنم.
موقعیت آن‌ها که از استانداردهای انسان‌دوستانه و حقوق بشری محروم شده‌اند، نتیجه مماشات قدرت‌های غرب با فاشیسم دینی حاکم بر ایران و دولت دست‌نشانده آن در عراق است. آن‌ها با سکوت و انفعال، عملا به سرکوبگری و جنایت آخوندها علیه اعضای اپوزیسیون میدان دادند. در نتیجه اکنون ساکنان لیبرتی از حداقل حقوق قانونی خود محرومند؛ با اینکه آن‌ها افراد حفاظت شده تحت کنوانسیون چهارم ژنو هستند و کمیساریای عالی پناهندگان آن‌ها را به‌عنوان پناهجو و ”افراد مورد نگرانی” شناخته است.
متأسفانه ملل متحد نیز به وظایف قانونی خود نسبت به آن‌ها عمل نکرده است. تأسف‌بارتر این که نماینده ویژه دبیرکل نیز عملا در جانب دولت عراق ایستاده است.
من از آمریکا و اتحادیه اروپا و از جمله دولت هلند می‌خواهم که دولت عراق را تحت فشار بگذارند که سلب حقوق قانونی و انسانی ساکنان اشرف و لیبرتی متوقف سازد. و از ملل متحد بخواهند که کمپ لیبرتی را به عنوان کمپ پناهندگی اعلام کند. تا شرایط بازاسکان آن‌ها تسهیل شود.
یک بار دیگر از همه شما تشکر می‌کنم.

ما را دنبال کنید

مریم رجوی

maryam rajavi

رئيس جمهور منتخب شورای ملی مقاومت ایران برای دوران انتقال حاكميت به مردم ايران

[ادامه]